رای شماره ۱۴۹ تا ۱۵۲ مورخ ۱۳۸۴/‍۰۴/‍۰۵ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بسمه تعالی

تاریخ: 5/4/84                           شماره دادنامه: 149 الی 152                      کلاسه پرونده: 82/500، 501، 503، 518

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری.

شاکی: خانمها 1- مرضیه کیخا 2- طاهره کیخا 3- مریم مودی 4- زهرا گورکانی.

موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان تامین اجتماعی.

مقدمه: شکات به شرح دادخواست‎های تقدیمی اعلام داشته‎اند، از تاریخ 1/5/1380 لغایت 31/5/1381 تحت پوشش شرکت خدماتی میلاد بوده و در محل شعبه یک سازمان تامین اجتماعی زاهدان مشغول به کار بودیم. در طول یک سال کاری فقط شرکت با سازمان تامین اجتماعی زاهدان قرارداد داشته و با کارکنان آن هیچ قراردادی امضاء نکرده است و ما هیج اطلاعی از پایان قرارداد نداشته‎ایم. پس از اخراج از کار و مراجعه به اداره کار و امور اجتماعی، هیات حل اختلاف اداره کار حکم بر مستحق بودن اینجانبان برای دریافت بیمه بیکاری صادر نمود. با مراجعه به شعبه یک سازمان تامین اجتماعی و پس از طی مراحل مختلف نهایتاً در اجرای بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان تامین اجتماعی برقراری بیمه بیکاری متوقف شد. این اقدام نقض ضوابط و مقررات بیمه بیکاری و بر خلاف مواد یک، 2، 3، 4 قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 می‎باشد. مطابق این مقررات هم مشمول قانون کار بوده‎ایم و هم بدون میل و اراده از کاربرکنار شده‎ایم و هم 3% حق بیمه بیکاری از حقوق ما کسر شده است و طبق ماده 6 قانون مذکور سابقه پرداخت حق بیمه از 6       بیشتر بوده است. با عنایت به اینکه تشخیص بیکاری بدون میل و اراده و تاریخ وقوع بیکاری بر عهده واحد کار و امور اجتماعی می‎باشد و سازمان تامین اجتماعی در پذیرش این تشخیص تکلیف دارد، تقاضای ابطال بخشنامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 (پاسخ سوال 5) را دارد. معاون حقوقی و امور مجلس سازمان تامین اجتماعی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 1299/7100 مورخ 25/1/1383 اعلام داشته‎اند، به نظر می‎رسد قسمت مورد اعتراض بخشنامه عبارت از سوال و جواب شماره 5 مذکور در بخشنامه مورد شکایت می‎باشد که عیناً درج می‎شود «سوال 5- تعدادی از پانچیستهایی که جهت اجرای سامان سوابق بیمه شدگان توسط پیمانکار بکار گرفته شده بودند در پایان کار و ماه آخر بدون قرارداد با پیمانکار برای سازمان کار نموده و نهایتاً اداره کل کار و امور اجتماعی آنها را به عنوان بیکار معرفی و اعلام داشته که ماهیت کار دایمی می‎باشد در صورتی که از نظر سازمان ماهیت کار دایمی نمی‎باشد ولی اداره کل کار اعلام داشته تشخیص ماهیت کار با آن اداره کل می‎باشد. لذا دستور فرمایید برقراری بیمه بیکاری وفق مقررات می‎باشد یا خیر. جواب سوال 5- با توجه به اینکه طرح سامان سوابق امری موقت و با حجم کار مشخص می‎باشد، بنابراین ماهیت آن غیر دایمی و کارکنان شاغل در آن مشمول بند 7 دستورالعمل شماره 10428/1000 مورخ 30/1/1379 خواهند بود و بهره‎مندی آنان از مزایای بیمه بیکاری امکان‎پذیر نمی‎باشد.» در رابطه با مردود بـودن تشکیلات مطروحه به استحضار می‎رساند،1- رابطه شرکت خدمات میلاد (به عنوان کارفرمای شکات) با سازمان تامین اجتماعی در قالب طرح یا پروژه به منظور انجام کار مشخص بوده است. پروژه یا طرح طبعاً دارای موضوع معین، حجم کار مشخص با زمان‎بندی به خصوص می‎باشد و از بارزترین و روشن‎ترین مصادیق کار با ماهیت غیر دایم است. 2- سوال و جواب 5 معترض‎عنه در صدد بیان این امر بدیهی است که طرح یا پروژه ساماندهی سوابق بیمه شدگان ماهیتاً کار دایم نبوده و لذا از شمول حمایتهای مندرج در قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 و آیین‎نامه اجرایی آن خارج می‎باشد. زیرا چنین طرحی به لحاظ اینکه دارای حجم و ابعاد کاری معین و زمان‎بندی به خصوص می‎باشد منطقاً نمی‎تواند دایمی و مستمر باشد. 3- با توجه به مطالب فوق، اعلام اداره کار و امور اجتماعی استان سیستان و بلوچستان در خصوص دایمی تلقی کردن پروژه محل اشتغال شکات، منطقاً قابل رد بوده و به لحاظ اداری نیز تشخیص آن اداره برای سازمان لازم‎الاتباع نمی‎باشد. با توجه به جمیع جهات فوق‎الذکر از آنجایی که شکایات مطروحه فاقد محمل قانونی بوده و سوال و جواب 5 منعکس در دستور اداری مورد اعتراض فی‎حدذاته تاکید بر یک امر بدیهی می‎باشد لذا استدعای رسیدگی و صدور حکم بر رد شکایت موصوف را دارد. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسای شعب بدوی و روسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رای می نماید.

رای هیات عمومی

نظر به اینکه احراز رابطه کارگری و کارفرمایی و تشخیص دایم یا موقتی بودن رابطه مزبور به عهده مراجع مقرر در قانون کار مصوب سال 1369 محول شده و حکم ماده 4 قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 نیز که مقرر داشته است. «بیمه شده بیکار با معرفی کتبی واحد کار و امور اجتماعی محل از مزایای این قانون منتفع خواهد شد.» مفید صلاحیت واحد کار و امور اجتماعی مربوط در تشخیص بیمه شده بیکار ذیحق به استفاده از مزایای مندرج در قانون اخیرالذکر است، بنابراین مفاد نامه شماره 117395/5000 مورخ 28/12/1381 سازمان تامین اجتماعی در قسمت مربوط به پاسخ استعلام شماره 5 مندرج در آن نامه که واجد اوصاف مقررات عام و کلی در جهت نفی صلاحیت واحدهای ذیصلاح وزارت کار و امور اجتماعی می‎باشد مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات سازمان مذکور در وضع مقررات دولتی تشخیص داده می‎شود و این قسمت از نامه مزبور به استناد قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال می‎گردد./

معاون قضایی دیوان عدالت اداری

مقدسی‎فرد

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
رای شماره ۳‍۰۶۱ مورخ ۱۴‍۰‍۰/۱۱/۲۳ هیات عمومی دیوان عدالت اداری(از آنجا که طرح طبقه بندی مشاغل در کارگاه از ۱۳۹۶/‍۰۱/‍۰۱ (قبل از بازنشستگی شاکیان) لازم الاجرا بوده و احکام جدید ریالی برای شاکیان صادر شده است، لذا در محاسبه مستمری بازنشستگی این افراد افزایش حقوق مذکور می بایست محاسبه گردد و بازنشستگی افراد مانع برخورداری آنها از حقوق مکتسبه نخواهد بود.)
داتیک در شبکه‌های اجتماعی