بسم الله الرحمن الرحیم
شماره دادنامه: 2157
تاریخ دادنامه: 27/7/1400
شماره پرونده: 0002172
مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری
اعلام کننده تعارض: معاون قضایی دیوان عدالت اداری در امور کار و تامین اجتماعی
موضوع : اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
گردش کار: شعب دیوان عدالت اداری در خصوص نحوه ابلاغ اوراق اخطاریه به خوانده در مورد استنکاف از اجرای آرای قطعی صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری آرای متعارض صادر کرده اند. برخی شعب مستند به اصل 37 قانون اساسی و ماده 110 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 استنکاف از اجرای آرای قطعی دیوان عدالت اداری را احراز ننموده و حکم به برایت صادر نموده اند و برخی شعب مستدل به اینکه طبق بند 1 ماده 111 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 دادرس اجرای احکام از طریق احضار مسیول مربوط با شرایط مندرج در این بند مبادرت به اجرای حکم می کند و احضار مقام مسیول در اداره مربوطه بدون ذکر مشخصات شخص حقیقی بوده است و حسب تبصره 1 ماده 68 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب امور مدنی درخصوص ابلاغ به محل کار کارکنان دولت اوراق بایستی به کارگزینی قسمت مربوطه یا نزد رییس کارمند ارسال شود و اشخاص یـاد شده مسیول اجـرا و ابلاغ می باشند لیکن با توجه به مـاده 122 قانون صدرالذکر طبق این ماده اقدام نشده است، بنابراین رسیدگی به استنکاف مطابق موازین قانونی درخواست نشده است به استناد مواد 17 و 78 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 قرار رد درخواست رسیدگی به استنکاف صادر کرده اند.
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
الف: شعبه 23 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در خصوص درخواست دادرس شعبه 7 اجرای احکام دیوان عدالت اداری به خواسته رسیدگی به استنکاف مدیرکل ورزش و جوانان استان اصفهان از اجرای دادنامه قطعی شعبه 23 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره 9909970959301402- 11/4/1399 ضمن ورود به ماهیت دعوا به شرح زیر مبادرت به صدور رای کرده است:
نظر به اینکه مستنکف پس از ابلاغ دادنامه قطعی دیوان و احضار وی اقدامات اجرایی دادنامه را انجام داده است و محکوم له را به هسته گزینش معرفی و نظریه مرجع مذکور را اخذ نموده است و به سازمان اداری و استخدامی کشور اعلام شده است که شناسه استخدامی برای وی منظور نمایند بنابراین استنکاف از اجرای دادنامه برای این شعبه احراز نگردید و مستنداً به مواد 110 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری حکم بر برایت مستنکف صادر و اعلام می گردد.
ب: شعبه 18 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در رسیدگی به موضوع استنکاف مدیرکل تامین اجتماعی استان فارس از اجرای دادنامه قطعی همین شعبه به موجب دادنامه شماره 9909970956701915- 21/5/1399 ضمن ورود به ماهیت دعوا، به شرح زیر حکم به برایت محکوم علیه صادر کرده است:
نظر به اینکه مستندات ارایه شده دلالت بر اجرای دادنامه قطعی صادره از این شعبه دارد و موجبی جهت اعمال ماده 110 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان به نظر نمی رسد بنابراین به استناد اصل 37 قانون اساسی و 110 قانون مارالذکر حکم به برایت محکوم علیه صادر و اعلام می گردد.
ج: شعبه 4 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در رسیدگی به خواسته خانم سوریه گرجی در رابطه با استنکاف مدیرکل تامین اجتماعی غرب تهران از اجرای دادنامه قطعی شعبه 11 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره 9909970956101442- 24/6/1399 ضمن ورود به ماهیت دعوا، به شرح زیر حکم به برایت محکوم علیه صادر کرده است:
نظربه اینکه حسب مفاد دادنامه شماره 208- 26/2/1396 صادره از شعبه 184 دادگاه عمومی – حقوقی تهران گواهی فوت شماره 191746 -11/9/1382 مرحوم عبداله گرجی باطل و حکم به صدور گواهی فوت جدید به تاریخ 19/8/82 صادر شده است. با این وصف دادنامه شماره 1470 -30/8/1384 صادره از شعبه 23 بدوی دیوان که به شرح دادنامه شماره 3520 – 15/12/1384 شعبه 11 تجدیدنظر سابق دیوان تایید شده محل ایراد قانونی خواهد بود که به موجب لایحه ای از طرف تامین اجتماعی درخواست اعمال ماده 79 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری به عمل آمده که با این وصف نیاز به اعمال آن دارد لذا استنکاف آقای حسین امیری گنجه از اجـرای دادنامـه شمـاره 3520 – 15/12/1384 شعبه 11 تجدیـدنظر سابق دیوان عدالت اداری احراز نمی گردد و مستنداً به مواد 110 و 112 قانون مارالذکر و اصل 37 قانون اساسی حکم به برایت وی از تخلف انتسابی صادر می گردد.
د: شعبه 17 تجدیدنظر دیـوان عدالت اداری در رسیدگی بـه موضوع استنکاف آقای مقصود مقدمیکیا (مسیول اداره کل تامین اجتماعی آذربایجان غربی) از اجرای دادنامه شماره 715- 1/4/1398 به موجب دادنامه شماره 9909970956501255- 12/5/1399 ضمن رسیدگی به موضوع، به شرح زیر حکم به برایت نامبرده صادر کرده است:
نظر به اینکه مستندات ارایه شده از سوی مستنکف دلالت به اجرای حکم پس از انجام تمهیدات مقدماتی در زمان معقول و متعارف را داشته است بنابراین ارکان تشکیل دهنده استنکاف متزلزل است و موجبی جهت صدور حکم انفصال و اعمال ماده 110 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری وجود نداشته، لذا درخواست مطروحه غیر وارد تشخیص و مردود اعلام و حکم به برایت شخص مستنکف صادر و اعلام می گردد.
هـ: شعبه 15 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در خصوص درخواست رسیدگی به استنکاف آقای جعفر سمساری (اداره کل تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی) از اجرای دادنامه قطعی صادر شده از همین شعبه، به موجب دادنامه شماره 140031390000560428-3/3/1400 به شرح زیر قرار رد درخواست صادر کرده است:
با توجه به اینکه طبق بند 1 ماده 111 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری دادرس اجرای احکام از طریق احضار مسیول مربوط با شرایط مندرج در این بند مبادرت به اجرای حکم می کند و حسب محتویات پرونده با توجه به صفحات 67 و 68 احضار تامین اجتماعی بدون ذکر مشخصات شخص حقیقی بوده است و حسب تبصره 1 ماده 68 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب امور مدنی در خصوص ابلاغ به محل کار کارکنان دولت اوراق بایستی به کارگزینی قسمت مربوطه یا نزد رییس کارمند ارسال شود و اشخاص یاد شده مسیول اجرا و ابلاغ می باشند لیکن طبق این ماده با توجه به ماده 122 قانون صدرالذکر اقدام نشده است بنابراین در وضعیت فعلی رسیدگی به استنکاف شخص آقای جعفر سمساری مطابق موازین قانونی درخواست نشده است با استناد به ماده 17 و 78 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد درخواست رسیدگی به استنکاف نامبرده صادر و اعلام می گردد.
و: شعبه 5 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در خصوص درخواست رسیدگی به استنکاف آقای عسگری نیکزاد (مدیرکل آموزش و پرورش استان مازندران) از اجرای دادنامه قطعی صادر شده از همین شعبه به موجب دادنامه شماره 9809970956400073- 7/2/1398 به شرح زیر قرار رد درخواست صادر کرده است:
با توجه به اینکه طبق بند 1 ماده 111 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری دادرس اجرای احکام از طریق احضار مسیول مربوطه با شرایط مندرج در این بند مبادرت به اجرای حکم می کند و حسب محتویات پرونده با توجه به صفحه 49 احضار مدیرکل آموزش وپرورش استان مازندران بدون ذکر مشخصات شخصی حقیقی بوده است و حسب تبصره 1 ماده 68 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب امور مدنی در خصوص ابلاغ به محل کار کارکنان دولت اوراق بایستی به کارگزینی قسمت مربوط یا نزد رییس کارمند ارسال شود و اشخاص یاد شده مسیول اجرا و ابلاغ می باشند لیکن طبق این ماده با توجه به ماده 122 قانون صدرالذکر اقدام نشده است. بنابراین در وضعیت فعلی رسیدگی به استنکاف شخص آقای عسگری نیکزاد مطابق موازین قانونی درخواست نشده است با استناد به ماده 17 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد درخواست رسیدگی به استنکاف نامبرده صادر و اعلام می گردد.
هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ 27/7/1400 با حضور رییس و معاونین دیوان عدالت اداری و روسا و مستشاران و دادرسان شعب دیـوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی بـا اکثریت آراء بـه شرح زیر به صدور رای مبادرت کرده است.
رای هیات عمومی
الف- تعارض در آراء محرز است.
ب- اولاً: براساس ماده 118 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 : «دستگاههای اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۸/۷/۱۳۸۶ مکلّفند دستورات دیوان را در مقام اجرای حکم اجرا کنند.» ثانیاً: با توجه به احکام مقرر در بند 1 ماده 10 و ماده 110 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، اجرای احکام صادره درخصوص اشخاص حقیقی تابعی از مسئولیت و سمت آنان در اشخاص حقوقی است و تغییر مدیریت و سمت موجب معطل ماندن اجرای حکم از سوی شخص حقوقی نیست. ثالثاً: براساس رای وحدت رویه شماره 792 مورخ 25/4/1398 هیات عمومی دیوان عدالت اداری : «… در دعوای احراز وقوع تخلّف علاوه بر اینکه واحدهای پیشگفته در بندهای 1 و 2 ماده 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری میتوانند طرف دعوا واقع شوند، ماموران واحدهای موضوع جزء «الف» بند 1 ماده 10 نیز میتوانند طرف دعوای وقوع تخلّف قرار گیرند و از طرفی با توجه به اینکه رسیدگی در مراجع قضایی تابع خواسته است و در مواردی که شاکی فقط واحدهای جزء (الف) بند 1 و بند 2 ماده 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری را طرف دعوای وقوع تخلّف قرار میدهد و دعوای وقوع تخلّف را علیه ماموران مذکور در واحدهای بند (الف) ماده 10 طرح نمیکند، مرجع قضایی مکلّف به رسیدگی مطابق خواسته است و الزامی نیست که حتماً شاکی، شکایت را علیه ماموران مطرح کند…» بنا به مراتب فوق و با اخذ وحدت ملاک از رای وحدت رویه شماره 792 مورخ 25/4/1398 هیات عمومی دیوان عدالت اداری لزومی به درج مشخصات سجلی مسئولان حقیقی اشخاص حقوقی که وظیفه اجرای آرای قطعی صادره از شعب دیوان عدالت اداری به طرفیت دستگاه محل خدمت را برعهده دارند، در برگه های احضاریه در موارد استنکاف از اجرای آرای مذکور وجود نداشته و دادنامههای شماره 9909970959301402 مورخ 11/4/1399 (صادره از شعبه 23 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری)، شماره 9909970956701915 مورخ 21/5/1399 (صادره از شعبه 18 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری)، شماره 9909970956101442 مورخ 24/6/1399 (صادره از شعبه 4 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری) و شماره 9909970956501255 مورخ 12/5/1399 (صادره از شعبه 17 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری) که با وجود عدم درج مشخصات فوق درخصوص موضوع وارد رسیدگی شده و مبادرت به صدور حکم ماهوی کردهاند، صحیح و منطبق با مقررات تشخیص داده میشود. این رای به استناد بند 2 ماده 12 و ماده 89 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
حکمتعلی مظفری
رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor