بسم الله الرحمن الرحیم
کلاسه پرونده: 91/217-90/179
شاکی: محمدرضا شهیدی مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد
موضوع: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
تاریخ رای: دوشنبه 7 اسفند 1391
شماره دادنامه: 921-922
مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری
گردش کار: آقای محمدرضا شهیدی مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد به موجب لایحه شماره 1059- 1390/3/4 اعلام کرده است که: احتراماً به استحضار می رساند: 1- برابر ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری و از آنجا که اعمال جدول ذیل ماده 109 قانون مزبور برای بازنشستگان ابواب جمعی این صندوق، از هر حیث منوط و مشروط به تصویب آیین نامه نحوه تطبیق و تعیین حقوق بازنشستگان توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ( معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور) و وزارت رفاه و تامین اجتماعی بوده است و با توجه که این مهم تاکنون تصویب و ابلاغ نگردیده است، برای اجرا و اعمال جداول ذیل ماده 109 قانون نامبرده، مواجه به خلاء قانونی و مقرراتی بوده و می باشیم. علی هذا وزارت متبوع سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و النهایه این موسسه در تعاقب موافقت وزیر صنایع و معادن و تصویب هیات عامل توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران مقرر شد حقوق بازنشستگان تحت پوشش بر اساس جدول موضوع ماده 109 قانون مدیریت خدمات کشوری عیناً مشابه مشمولان استخدام کشوری تطبیق یابد که به همین ترتیب از تاریخ 1387/7/1 اقدام و افزایش حقوقی ناشی از تطبیق انجام شده نیز در وجه بازنشستگان مربوط پرداخت گردید. 2- به رغم مراتب بالا از سوی برخی از بازنشستگان تحت پوشش، دعاوی متعددی در شعب یازدهم و دوازدهم دیوان عدالت اداری به خواسته اعمال تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت معادن و فلزات موضوع تصویب نامـه 57281- 21195 هـ- 1378/11/15، مـطرح گردیـد در حالی کـه در پـی تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری و حکم صریح مواد 127 و 112 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1386، آیین نامه استخدامی مورد استناد ملغی گردیده است. 3- در پی ابلاغ دادخواستهای موضوع دعاوی مطروحه، به شرحی که در بالا به عرض رسید، پاسخ مستند داده شد و هر دو شعب یازدهم و دوازدهم دیوان از پرونده های مشابه شعبه دیگر مستحضر شدند. لیکن متاسفانه شعب مزبور در موضوع واحد آراء متناقض صادر نموده اند بدین شرح که شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره 1214- 1389/6/31 و دادنامه 9009970901200026 – 1390/1/16 که در تاریخ 12 اردیبهشت سال جاری ابلاغ گردید مقرر نموده است: « … از آنجا که آیین نامه نحوه تطبیق و تعیین حقوق بازنشستگان … و دستگاه اجرایی که مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب سال 1370 نبوده اند ( موضوع مواد 109، 112 و 127 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1386) تاکنون تصویب و ابلاغ نگردیده، با تصویب هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، جدول موضوع بند الف ماده 109 قانون فوق مشابه سایر بازنشستگان اعمال و احکام مربوطه تطبیق شده است و لذا در وضع موجود تضییع حقی از شاکی مشهود نبوده قرار رد شکایت صادر و اعلام می گردد این رای قطعی است». در حالی که شعبه یازدهم دیوان در موضوعات کاملاً مشابه به شرح دادنامه های شماره 663، 666، 659، 660، 661، 658، 8909970901100664 همگی مورخ 1389/11/17 که در تاریخ 1390/1/8 ابلاغ گردیده است مقرر فرمودند: «… خوانده ردیف سوم ( موسسه صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد) مدعی است به لحاظ عدم تصویب آیین نامه موضوع مواد 112 و 127 قانون مدیریت خدمات کشوری، با تصویب هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران جدول موضوع بند الف ماده 109 فوق الذکر مشابه سایر بازنشستگان کشوری و لشگری در خصوص بازنشستگان تحت پوشش این موسسه اعمال و احکام مربوط، مطابقت گردیده … لذا اظهارات خوانده اخیر دلالت بر اذعان به استحقاق شاکی جهت برخورداری از مقررات موجود در ماده 109 آیین نامه مورد اشاره را دارد با این وصف و با استناد به ماده 109 مرقوم و مواد 13 و 14 قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 1385 حکم به ورود شکایت و الزام به اجابت خواسته وی، توسط خوانده صادر و اعلام می شود. رای دیوان قطعی است. بدین ترتیب آراء شعبه یازدهم علاوه بر آن که در تناقض با آراء شعبه دوازدهم آن دیوان می باشد به نظر مخالف قانون اصدار یافته است زیرا این موسسه را به اعمال آیین نامه ای ملزم نموده است که به موجب قانون ملغی گردیده است. علی هذا مستنداً به بند 3 [2] ماده 19 و نیز ماده 18 قانون دیوان عدالت اداری رسیدگی و اتخاذ تصمیم مورد استدعاست. متعاقباً مدیر امور بازنشستگان صندوق مذکور، دادنامه شماره 9009970901100946- 1390/5/15 شعبه یازدهم و دادنامه شماره 9009970901200603- 1390/4/28 شعبه دوازدهم و دادنامه شماره 9009970902100541- 1390/4/8 شعبه بیست و یکم دیوان عدالت اداری را نیز جزء پرونده های با موضوع تعارض آراء اعلام می کند. گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است: 1- آراء مربوط به وارد دانستن شکایت الف: شعبه یازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به دادخواهی آقایان عبداله آقارخ میرآبادی، اسماعیل شیخ سجادیه، سعید ضیایی قهنویه، نعمت اله شفیعیان، قادر عظیمی، غلامحسین اتحاد، رضا نیلی احمدآبادی، عبداله حمیدی تهرانی، جواد سعادت به طرفیت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت ملی فولاد ایران و موسسه صندوق حمایت از بازنشستگی کارکنان فولاد و به خواسته اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت معادن و فلزات و همچنین اجرای ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری به موجب دادنامه های شماره 8909970901100658- 1389/11/17، 8909970901100659، 8909970901100660-1389/11/17، 8909970901100661، 8909970901100662- 1389/11/17، 8909970901100663- 1389/11/17، 8909970901100664- 1389/11/17 و 8909970901100666، 9009970901100946- 1390/5/15 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: شاکی به شرح دادخواست تقاضای اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت صنایع و معادن در حق خود را دارد، تبصره مرقوم بیان می دارد « هر گونه افزایش موخر بر تاریخ بازنشستگی از کارافتادگی و فوت مستخدمان به تناسب به مستمری ایشان افزوده خواهد شد» خوانده ردیف اول طی لایحه ای به لحاظ تاسیس در سال 1379 و بازنشستگی شاکی در سال 1375 دعوی را متوجه خودش نمی داند خوانده ردیف دوم نیز با استدلال به استقلال شرکت ذوب آهن از شرکت ملی فولاد ایران به طرح دعوا علیه خود ایراد کرده است و خوانده ردیف سوم مدعی است به لحاظ عدم تصویب آیین نامه موضوع مواد 112 و 127 قانون مدیریت خدمات کشوری، با تصویب هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران جدول موضوع بند « الف» ماده 109 فوق الذکر مشابه سایر بازنشستگان کشوری و لشکری در خصوص بازنشستگان تحت پوشش این موسسه اعمال و احکام مربوط، مطابقت شده است، نظر به مراتب ذکر شده با عنایت به این که شاکی حسب حکم کارگزینی، بازنشسته شرکت ذوب آهن اصفهان است و این شرکت از حیث شخصیت حقوقی دارای استقلال است و به لحاظ فقدان رابطه استخدامی فی مابین شاکی و خواندگان ردیف اول و دوم، دعوا متوجه آنان نیست و با استناد به بند ب ماده 20 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد دعوا صادر و اعلام می شود و در خصوص شکایت علیه خوانده ردیف سوم نظر به این که علی رغم ادعا به تطبیق حکم شاکی لکن مدرک و حکمی مبنی بر اثبات این امر ارایه نکرده است. لذا اظهارات خوانده اخیر دلالت بر اذعان به استحقاق شاکی جهت برخورداری از مقررات موجود در ماده 109 آیین نامه مورد اشاره را دارد با این وصف و با استناد به ماده 109 مرقوم و مواد 13 و 14 قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 1385 با وارد دانستن شکایت، سازمان مشتکی عنه به اجابت خواسته وی محکوم می شود. رای دیوان قطعی است. ب: شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900034537 دادخواهی آقای صادق عسکری به طرفیت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت ملی فولاد ایران و موسسه صندوق حمایت از بازنشستگی کارکنان فولاد و به خواسته اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت معادن و فلزات و همچنین اجرای ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری به موجب دادنامه شماره 9009970901200603- 1390/4/28 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: نظر به مفاد تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت صنایع و معادن دایر به این که ( هرگونه افزایش موخر بر تاریخ بازنشستگی … به تناسب، به مستمری مستخدمان افزوده می شود) و این که مشتکی عنه سوم نیز به صورت ضمنی اذعان به استحقاق شاکی در جهت برخورداری از حکم مزبور دارد. فلذا شاکی را در حد مستند مزبور محق تشخیص و به وارد دانستن آن علیه موسسه صندوق حمایت از بازنشستگی کارکنان فولاد حکم صادر و اعلام می نماید و اما در خصوص شکایت مزبور علیه مشتکی عنه اول و دوم به لحاظ عدم ارتباط و بازنشستگی شاکی به استناد بند ب ماده 20 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد صادر می شود. این رای قطعی است. ج: شعبه بیست و یک دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9009980900009308 به دادخواهی آقای ایرج کی فرخی با وکالت کامران کی فرخی به طرفیت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت ملی فولاد ایران و موسسه صندوق حمایت از بازنشستگی کارکنان فولاد و به خواسته اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت معادن و فلزات و همچنین اجرای ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری به موجب دادنامه شماره 9009970902100541- 1390/4/8 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: اولاً: ایراد شکلی اداره خوانده ردیف اول مبنی بر این که شاکی قبلاً این شکایت را به شرح دادنامه شماره 0631- 1389/8/30 موضوع پرونده کلاسه 07527 شعبه دوازدهم مطرح شده است وارد نیست، زیرا شاکی ادعای اعاده دادرسی نکرده است بعلاوه رای مذکور به صورت قرار است نه حکم و لذا اعتبار امر مختومه را نیز ندارد اما با توجه به این که شاکی به شرح حکم شماره 24/24090/7- 1370/12/28 بازنشسته شده است دعوا متوجه خواندگان ردیف اول و دوم یعنی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع ایران و شرکت فولاد ایران نمی شود مستنداً به بند ب ماده 20 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری و بند 3 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی با رعایت ماده 49 قانون دیوان عدالت اداری به لحاظ عدم توجه به خواندگان مذکور قرار رد شکایت صادر می شود و اما در خصوص شکایت به طرفیت خوانده ردیف سوم نظر به این که با ابلاغ اخطاریه به خوانده مذکور و عدم ارسال لایحه دفاعیه در قابل دعوای خواندگان و مضی مهلت مقرر در ماده 22 قانون دیوان عدالت اداری و با توجه به مدارک و مستندات خواهان به خصوص تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابع وزارت صنایع و معادن مصوب 1378/10/12 هیات وزیران که هر گونه افزایش موخر بر تاریخ بازنشستگی از کارافتاده فوت مستخدمان به تناسب به مستمری ایشان افزوده می شود را تجویز نموده است بدین وسیله شکایت شاکی وارد تشخیص و مستنداً به مواد 7، 13 و 22 قانون دیوان عدالت اداری به الزام خوانده ردیف سوم به اجرای تبصره 5 ماده 9 آیین نامه مارالذکر حکم صادر و اعلام می شود. این رای قطعی است. 2- آراء مبنی بر رد خواسته: الف: شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 12/89/958 به دادخواهی آقای یوسف امیری پیدنی به طرفیت سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت ملی فولاد ایران و موسسه صندوق حمایت از بازنشستگی کارکنان فولاد و به خواسته اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت معادن و فلزات و همچنین اجرای ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری به موجب دادنامه شماره 1214-1389/6/31 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: در خصوص شکایت آقای یوسف امیری پیدنی علیه سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت ملی فولاد ایران و موسسه صندوق حمایت بازنشستگی کارکنان فولاد مبنی بر اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت صنایع و معادن مصوب 1378/10/12 هیات وزیران واجرای ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری خواندگان ردیف اول و دوم در لایحه دفاعیه اعلام داشته شاکی قبل از بازنشستگی در شرکت ذوب آهن اشتغال داشته و شرکت مذکور دارای شخصیت حقوقی مستقل است بنابراین نظر به عدم توجه دعوای خواندگان مستنداً به بند ب ماده 20 قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد دعوا صادر و اعلام می شود و اما در خصوص شکایت شاکی علیه خوانده ردیف سوم با عنایت به این که خوانده اخیرالذکر در لایحه دفاعیه خود اعلام داشته است با امعان نظر به ماده 127 قانون مدیریت خدمات کشوری و برابر ماده 112 قانون نامبرده که مقرر می دارد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و وزارت رفاه و تامین اجتماعی مکلفند آیین نامه نحوه تطبیق و تعیین حقوق بازنشستگان موظفان یا مستمری بگیران آن دسته از دستگاههای اجرایی که مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب 1370 نبوده اند را با جدول بند «الف» ماده 109 این قانون و احکام مربوط تهیه و حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون به تصویب هیات وزیران برسانند و از آن جا که تاکنون آیین نامه مزبور تصویب و ابلاغ نشده است با تصویب هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران جدول موضوع بند «الف» ماده 109 قانون مارالذکر مشابه سایر بازنشستگان کشوری و لشکری در خصوص بازنشستگان تحت پوشش این موسسه اعمال و احکام مربوط مطابقت شد با توجه به مطالب فوق شکایت را وارد تشخیص نمی دهد و به رد آن حکم صادر و اعلام می شود. رای صادر شده وفق ماده 7 قانون دیوان عدالت اداری قطعی است. ب: شعبه دوازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900007463 به دادخواهی آقـای بیژن کریمیان بـه طرفیت سازمان تـوسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت ملی فولاد ایران و موسسه صندوق حمایت از بازنشستگی کارکنان فولاد و به خواسته اجرای تبصره 5 ماده 109 آیین نامه استخدامی شرکتها و واحدهای تابعه وزارت معادن و فلزات و همچنین اجرای ماده 112 قانون مدیریت خدمات کشوری به موجب دادنامه شماره 9009970901200026- 1390/1/16 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: با توجه به این که خواندگان ردیف اول و دوم صراحتاً اعلام کرده اند که شاکی بازنشسته شرکت ذوب آهن اصفهان بوده و آن شرکت دارای شخصیت حقوقی مستقل از ایشان است فلذا به لحاظ عدم توجه شکایت به دو مرجع مزبور قرار رد شکایت صادر می شود و اما در خصوص شکایت به طرفیت مشتکی عنه سوم از آنجا که این مرجع وارد ماهیت امر شده و اظهار داشته است از آنجا که آیین نامه نحوه تطبیق و تعیین حقوق بازنشستگان … و دستگاههای اجرایی که مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب 1370 نبوده اند ( موضوع مواد 109، 112، 127 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1386) تاکنون تصویب و ابلاغ نشده است، با تصویب هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، جدول موضوع بند الف ماده 109 قانون فوق مشابه سایر بازنشستگان اعمال و احکام مربوطه تطبیق شده است فلذا و در وضع موجود تضییع حقی از شاکی مشهود نبوده قرار رد شکایت صادر و اعلام می شود. این رای قطعی است. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور روسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رای مبادرت میکند.
رای هیات عمومی
در خصوص اعلام تعارض آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری به شرح مندرج در گردشِ کار، نظر به این که در پرونده های فوق الذکر بر اساس مندرجات دادخواست و اسناد و مدارک و سایر خصوصیات منعکس در هر پرونده انشاء رای شده است و تفاوت مدلول آنها مبتنی بر استنباط متفاوت از حکم واحد قانونگذار به نظر نمی رسد، بنابراین موضوع از مصادیق آراء متناقض موضوع بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری تشخیص نمی شود.
رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری- محمدجعفر منتظری
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor