بسم الله الرحمن الرحیم
کلاسه پرونده: 779/91
شاکی: سیدمیرزا آقاموسوی
موضوع: اعلام تعارض آرا صادره از دیوان عدالت اداری
تاریخ رای: دوشنبه 20 شهریور 1391
شماره دادنامه: 330
مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری
گردش کار: آقای سیدمیرزا آقاموسوی به موجب لایحه ای اعلام کرده است که در خصوص دادخواست اشخاص به طرفیت شرکت پشتیبانی امور دام کشور و به خواسته الزام به پرداخت حقوق ایامی که بلاوجه اخراج شده اند، شعب 2 تشخیص و 18 و 9 و 7 و 3 دیوان عدالت اداری آراء متناقض صادر کرده اند. نامبرده رفع تعارض و صدور رای وحدت رویه را خواستار شده است. مشروح آراء به قرار زیر است: الف: شعبه هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 7/88/2333 با موضوع دادخواست آقای سیدمیرزا آقا موسوی به طرفیت شرکت پشتیبانی امور دام کشور، به خواسته الزام به پرداخت خسارت کلیه حقوق و مزایای بلاتکلیفی به موجب دادنامه شماره 641- 1389/5/17 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: مطالبه حق و حقوق دوران بدون کاری علاوه بر این که مستلزم صدور حکم بر برایت است متضمن صدور حکم به تشخیص در حال اشتغال به وسیله مراجع صلاحیتدار است و الا صرف آن که شاکی مطابق رای تشخیص اعاده به خدمت شده است و یا از حکم اخراج رفع اثر شده است در حال اشتغال بودن وی که موجب پرداخت حقوق و مزایای در حال اشتغال است قابل تصور نیست علی هذا با توجه به مراتب فوق حکم به رد شکایت شاکی صادر و اعلام می شود. رای دیوان قطعی است. ب: شعبه نهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9/86/332 با موضوع دادخواست آقای اسحاقعلی بشکوفه به طرفیت شرکت پشتیبانی امور دام کشور، به خواسته الزام به پرداخت حقوق و مزایای ایام بلاتکلیفی با احتساب سنوات خدمتی از تاریخ 1382/6/1 تا 1385/12/28، به موجب دادنامه شماره 3350- 1387/12/13 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: با توجه به مجموع اوراق و محتویات پرونده و ملاحظه لایحه جوابیه سازمان مشتکی عنه نظر به این که اولاً: به موجب نامه شماره 24135/39- 1382/4/29 شرکت طرف شکایت از تاریخ 1382/6/1 به خدمت وی خاتمه داده است. ثانیاً: حکم اخراج شاکی حسب دادنامه های 2542- 1382/11/18 و 2134- 1385/8/27 صادر شده از شعبه چهارم بدوی و شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری ابطال شده است. ثالثاً: نامبرده برابر حکم کارگزینی شماره 8612820/1/39- 1386/3/9 سازمان متبوع از تاریخ 1385/12/28 به خدمت اعاده و وضعیت استخدامی وی نیز به رسمی آزمایشی تبدیل می شود. علی هذا با وصف مذکور چون بیکاری مشارالیه مستند به فعل و ناشی از اراده شاکی نبوده است لذا شکایت مطروحه را مقرون به صحت تشخیص و به وارد بودن آن و اجابت خواسته وی به شرح درخواست شده حکم صادر و اعلام می دارد. این رای وفق ماده 8 قانون دیوان عدالت اداری قطعی است. ج: شعبه سوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 3/84/4128 با موضوع دادخواست خانم فاطمه جدی آتشگاه به طرفیت شرکت پشتیبانی امور دام کشور به خواسته 1- مطالبه حقوق و مزایای ایام بیکاری 2- الزام به پرداخت حق بیمه ایام مذکور به موجب دادنامه شماره 4474- 1385/12/20 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: مطابق محتویات پرونده قرارداد شاکی از تاریخ 1383/3/31 از سوی شرکت طرف شکایت لغو شده است و پس از طرح موضوع در دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره 2975- 1383/10/26 این شعبه که عیناً طی رای شماره 1650 – 1384/5/22 شعبه 11 تجدیدنظر مورد تایید قرار گرفته است، حکم به اعاده به کار وی و تبدیل وضعیت استخدامی او به وضعیت رسمی صادر شده است و در نتیجه از تاریخ 1384/7/13 مجدداً در شرکت موصوف مشغول به کار شده است شکایت شاکی در این پرونده مطالبه حقوق ایام بلاتکلیفی بر اثر لغو قرارداد و نیز پرداخت حق بیمه ایام مذکور است النهایه چون دادنامه های صدرالذکر مبنی بر عدم وجاهت لغو قرارداد و اخراج شاکی و کاشف از استحقاق وی برای اشتغال در شرکت متبوع است و بیکاری وی خارج از اراده شخصی او و فاقد پایگاه قانونی بوده است و از طرفی دادنامه صادر شده از هیات عمومی دیوان عدالت اداری که در مقام رفع تعارض مبنی بر تایید رای 1228 و 1227- 1383/10/29 شعبه هشتم تجدیدنظر صادر شده است صرفاً در حد استحقاق تبدیل وضعیت کارکنان قراردادی شاغل در سال 1371 شرکت پشتیبانی امور دام صادر شده است و استناد طرف شکایت به رای هیات عمومی در مقام دفاع بی وجه به نظر می رسد علی هذا توجهاً به مراتب فوق حکم به وارد بودن شکایت و الزام خوانده به پرداخت حقوق و حق بیمه ایام بیکاری شاکی صادر و اعلام می شود. این رای مطابق ماده 7 قانون دیوان عدالت اداری قطعی است. د: شعبه هجدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 18/81/1732 با موضوع دادخواست آقای سیدعبدالحسین مطهری موسوی به طرفیت شرکت پشتیبانی امور دام کشور به خواسته پرداخت حقوق ایام بلاتکلیفی به موجب دادنامه شماره 2643-1382/12/27 مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: حکم اخراج شاکی طبق دادنامه شماره 1334-1379/6/29 شعبه ششم دیوان که عیناً در شعبه سوم تجدیدنظر تایید شده است لغو و شرکت خوانده ملزم به استخدام وی شده است حال شاکی با توجه به آراء سابق الصدور تقاضای پرداخت حقوق و مزایای ایام تعلیق را دارد. خوانده در پاسخ ضمن ایراد به آراء دیوان، پرداخت حقوق ایام تعلیق را با توجه به مقررات مالی شرکت و قانون محاسبات عمومی غیر ممکن دانسته است دیوان نظر به این که طبق آراء صادر شده شعب دیوان اخراج شاکی بلا دلیل و غیر موجه تشخیص داده شده است و بیکاری وی منتسب به عمل شرکت خوانده بوده است و توجیهات شرکت خوانده در این مرحله در عدم پرداخت حقوق شاکی فاقد وجاهت قانونی تشخیص و حکم به وارد بودن شکایت صادر و اعلام می شود. این رای ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی است. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور روسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رای مبادرت میکند.
رای هیات عمومی
اولاً: تعارض در آراء محرز است. ثانیاً: مطابق رای شماره 553- 1388/7/13 هیا عمومی دیوان عدالت اداری اشخاص پس از فسخ قرارداد و تسویه حساب تا زمان اعاده به خدمت مجدد در سازمان متبوع به لحاظ این که مصدر خدمتی نبوده اند استحقاق دریافت حقوق و مزایای ایام عدم خدمت را ندارند. نظر به این که شکات پرونده های موضوع تعارض، پس از فسخ قرارداد و قطع رابطه کاری با تصمیم قضایی شعب دیوان عدالت اداری اعاده به خدمت شده اند، مستند به رای مذکور هیات عمومی در ایام عدم خدمت، استحقاق دریافت حقوق و مزایا را نخواهند داشت، بنابراین آراء صادر شده به رد شکایت به شرح مندرج در گردش کار در حدی که متضمن این معنی است صحیح و موافق مقررات تشخیص می شود. این رای به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.
رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری – محمدجعفر منتظری
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor