رای شماره ۱۹۸ مورخ ۱۳۹‍۰/‍۰۵/۱‍۰ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

امتناع از تشکیل پرونده برای املاکی که فاقد سند رسمی هستند

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ دادنامه: 10/5/1390

کلاسه پرونده: 87/64

شماره دادنامه: 198

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای عارف حسین پور

موضوع شکایت و خواسته: ابطال دستورالعمل شماره 29459/1/86 مورخ 9/5/1386 سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور


گردش کار: شاکی طی دادخواست تقدیمی، ابطال دستورالعمل شماره 29459/1/86 مورخ 9/5/1386 سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور را خواستار شده و در توضیح و تبیین خواست‍ۀ خویش اعلام داشته است که:

«با احترام از آن جا که زمین ملکی و مزروعی این جانب واقع در شهرستان بستک ملی اعلام شده است برای احقاق حق خود به کمیسیون ماده 56 شهرستان بستک از توابع استان هرمزگان مراجعه و مدارک مثبته ارایه کرده‎ام. متاسفانه کمیسیون مزبور به استناد دستورالعمل معترضٌ به، از پذیرش مدارک این جانب خودداری کرده و اظهار داشته ‎است که طبق بند 2 از ماده یک آیین‎نامه اصلاحی آیین‎نامه اجرایی قانون تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده 56 قانون جنگلها و مراتع، زمین معترض، باید الزاماً دارای سند ثبتی و پلاک باشد تا در کمیسیون مطرح شود. اکنون با توجه به مراتب چون دستورالعمل فوق بر اساس بند 2 آیین‎نامه مارالذکر تصویب شده است و آن آیین‎نامه قبلاً طی آراء شماره 21-22-23-24 مورخ 17/2/1373 در پرونده‎های کلاسه 72/56، 72/96، 72/219 و 72/231 هیات عمومی دیوان عدالت اداری برخلاف قانون شناخته شده، محکوم به ابطال است، لذا ضمن اعتقاد به بی‎اعتباری آن تقاضای لغو و ابطال آن دستورالعمل طبق اصل 170 قانون اساسی و به استناد مواد 19 و 22 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 9/3/1385 مورد استدعاست.»

در پاسخ به اخطار رفع نقص صادر شده از دفتر هیات عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر این که اعلام شود مصوبه مورد شکایت با کدام ماده قانونی و یا حکم شرعی مغایرت دارد، شاکی اعلام داشته است که:

« نظر به این که شق 2 از بند 2 دستورالعمل معترض‎به بیان داشته است: «معترضان، هیچ گونه سندی بر مالکیت خود نداشته و صرفاً دارای استشهادیه محلی هستند که با توجه به ماده 48 قانون ثبت و ماده 1285 قانون مدنی امکان پذیرش اعتراض در دبیرخانه‎های کمیسیون ماده واحده نخواهد بود.» اگر به مفاد مواد 46 و 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک توجه شود کلیه املاکی که در اداره ثبت اسناد و املاک به ثبت رسیده است، عقود و معاملات راجع به آن نیز باید در دفاتر اسناد رسمی پس از تنظیم سند رسمی و خلاصه معامله در دفتر املاک اداره ثبت محل به ثبت برسد و منظور ماده 48 قانون ثبت، املاک دارای سند رسمی است و شامل سند عادی نمی‎شود و صرف نظر از آن تعریفی که ماده 1285 قانون مدنی از شهادت‎نامه ارایه داده است، شهادت‎نامه، سند محسوب نمی‎شود و فقط اعتبار شهادت را خواهد داشت. بنابراین از سوی دیگر چون شهادت‎نامه سند محسوب نمی‎شود هیچ ارتباطی به مفاد مواد 46 و 47 و 48 قانون ثبت ندارد. حال اگر ملکی سابقه ثبتی نداشته و دارای سند عادی باشد نیز مشمول مواد 46 و 47 و 48 قانون ثبت قرار نمی‎گیرد و اسناد عادی اعتبار خاص خود را دارد و مطابق ماده 1258 قانون مدنی جهت اثبات دعوا الزاماً اشاره‎ای به اسناد رسمی نشده است و بند 2 از ماده 1258 قانون مدنی اسناد کتبی (رسمی و عادی) را برای اثبات دعوا معتبر و کافی دانسته است و طبق همان ماده، سایر دلایل، از ‎جمله اقرار و شهادت و امارات و قسم نیز معتبر است. اگر برای اثبات دعوایی به مرجع قضایی مراجعه شود هر مدرکی که دال بر اثبات موضوع باشد و به دادگاه ارایه شود از خواهان تحویل گرفته می‎شود و پس از تشکیل پرونده در مرحله دادرسی به موضوع رسیدگی و اثباتاً یا نفیاً پرونده منجر به صدور رای می‎شود در حالی که در کمیسیون ماده 56 که یکی از مراجع غیر دادگستری محسوب می‎شود و فقط صلاحیت آن را دارد که اثباتاً یا نفیاً رای مبنی بر ملی یا مستثنیات بودن ملک صادر کند، این گونه عمل نمی‎شود یعنی با صدور دستورالعمل معترض‎به کمیسیون ماده واحده به استناد شق 2 از بند 2 آن از پذیرش املاکی که فاقد اسناد رسمی است از تشکیل پرونده امتناع می‎ورزد و سایر ادله از ‎جمله شهادت شهود و تصرفات مالکانه معترض و وضعیت ملک و نظریه کارشناسی نیز فاقد ارزش شناخته می‎شود که بر خلاف مواد 35 و 143 و 1258 قانون مـدنی است و از آن جا کـه تنها کمیسیون ماده واحده صلاحیت رسیدگی به اجرای ماده 56 دارد ( رای شماره 29 مورخ 14/6/1376 هیات عمومی دیوان عدالت اداری ) تا زمانی که پرونده‎ای در کمیسیون ماده واحده تشکیل نشود و رای کمیسیون صادر نشود، معترض نیز نمی‎تواند به دادگاه مراجعه کند تا مطابق مواد 257 و 258 قانون آیین دادرسی مدنی برای اثبات موضوع کارشناس تعیین شود و نظریه کارشناسی در حل اختلاف بین منابع طبیعی و اشخاص راجع به اعلام ملی شدن اراضی یکی از مهمترین و محکم‎ترین ادله به شمار می‎رود و به نظر می‎رسد دستورالعمل مارالذکر مانع مراجعه معترض به کمیسیون و مراجع قضایی برای  احقاق حق اشخاص می‎شود(نظر قضات محترم را به اصل 34 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران معطوف می‎دارد) و حقوق معترضان در این خصوص تضییع خواهد شد از طرف دیگر دستورالعمل فوق براساس بند 2 از ماده یک آیین‎نامه اصلاحی آیین‎نامه اجرایی قانون تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده 56 قانون جنگلها و مراتع تنظیم و صادر شده است در حالی که بند 2 از آیین‎نامه مارالذکر به موجب رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 83 مورخ 5/3/1381 ابطال شده است. بدین شرح که تعیین اسناد و مدارک و ضوابط معتبر در تشخیص مالکیت اشخاص نسبت به اموال غیر منقول در مراجع رسمی منوط به نص قانون و حکم مراجع قضایی ذی‎صلاح است. بنابراین بند 2 ماده یک آیین‎نامه یادشده که متضمن تعیین مستندات مثبت است مالکیت و حصر اعتبار احکام قطعی محاکم قضایی در خصوص تایید مالکیت اشخاص در تاریخ تصویب قانون ملی شدن جنگلها است، خارج از حدود اختیار قوه مجریه در وضع مقررات دولتی تشخیص داده و محکوم به ابطال است و اما در پاسخ به تبصره یک دستورالعمل معترض‎به فرضاً که برگ تشخیص منابع طبیعی سندی رسمی باشد، شهادت شهود و سایر ادله از ‎جمله نظریه کارشناسی و … در مقابل آن قابل استماع است. زیرا یکی از دلایلی که موجب شده بود تا شورای محترم نگهبان ماده 1309 قانون مدنی را ابطال کند از این نظر بود که شهادت با همان بیّنه شرعیه را در برابر اسناد معتبر فاقد ارزش دانسته است که نظریه شورای محترم نگهبان نیز در روزنامه رسمی شماره 12734 مورخ 24/8/1367 منتشر شده است. لذا با توجه به مراتب شهادت شهود در مقابل اسناد رسمی قابل پذیرش است و مورد دیگر این که دبیرخانه کمیسیون ماده 56 برای تشکیل پرونده، الزاماً از معترض استشهاد محلی مهرشده به مهر شورای اسلامی روستا یا شهر حسب مورد از معترضان مطالبه کند و در صورتی که امضای امضاءکنندگان به تایید شورای محل نرسد آن شهادت‎نامه را حتی اگر توسط امام جمعه یا مراجع دیگر که موید امضاء شهود باشد نیز قبول ندارد در حالی که در قوانین جاری کشور و قانون مدنی و قانون ماده واحده اشاره‎ای به چنین موضوعی نشده است و در مفاد ماده 1258 قانون مدنی نیز فقط شهادت شهود ذکر شده است. علی‎هذا با التفات به دادخواست تقدیمی و مراتب و چون دستورالعمل فوق بر خلاف مواد 35 و 143 و 1258 و 1284 و 1285 و 1286 قانون مدنی و خلاف حدیث نبوی (ص) « من احیی ارضاً میته ً فهی له…» و فتوای حضرت امام خمینی (ره) (تحریرالوسیله جلد 3 صفحه 345 تا 391) و بالنتیجه خلاف اصول 4 و 34 قانون اساسی و بر خلاف بند 2 و 3 نظریه مورخ 26/9/1366 شورای نگهبان و همچنین بر خلاف رای وحدت رویه شماره 569 مورخ 10/10/1370 هیات عمومی دیوان عالی کشور و بر خلاف رای وحدت رویه شماره 83 مورخ 5/3/1381هیات عمومی دیوان عدالت اداری و همچنین بر خلاف قانون ماده واحده نیز هست و تقاضای ابطال و لغو دستورالعمل معترض‎به خصوصاً شق2 از بند 2 آن را دارم."

شاکی در لایحه تکمیلی که به شماره 5800432 مورخ  3/5/1390 ثبت دفترهیات عمومی شده است، از رسیدگی به بُعد شرعی شکایت خویش صرف نظر کرده است و به موجب لایحه تکمیلی دیگری به شماره 5800446  مورخ 10/5/1390  صرفاً ابطال شق 2-2 دستورالعمل را خواستار می‎شود. علی‎رغم ابلاغ دادخواست و ضمایم آن به مشتکی‎عنه تا زمان رسیدگی به پرونده در هیات عمومی لایحه‎ دفاعیه ای واصل نشده است. بنابراین هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور روسا، مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی و مشاوره با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رای مبادرت می‎کند.

رای هیات عمومی

نظر به این که مصوبۀ مورد شکایت، قبلاً به موجب رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 176 مورخ 27/2/1388 ابطال شده است، بنابراین رسیدگی مجدد به همان خواستۀ وجاهت قانونی ندارد، موضوع را تابع رای قبلی هیات عمومی دیوان عدالت اداری می‎داند.

رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری- محمدجعفر منتظری

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
رای شماره ۳‍۰۴‍۰ مورخ ۱۴‍۰‍۰/۱۱/۱۹ هیات عمومی دیوان عدالت اداری(بند ۱‍۰ از شرایط اختصاصی پانزدهمین فراخوان جذب و استخدام عضو هیات علمی پیمانی در رشته های علوم پایه و بالین دانشگاهها/ دانشکدههای علوم پزشکی و موسسات آموزش عالی و پژوهشی مورخ۱۳۹۶/۱۲/‍۰۳ ناظر به اینکه متقاضیانی که از طریق آموزش از راه دور و یا دوره های غیرحضوری تحصیلات خود را به پایان رسانیده اند نمی توانند در فراخوان جذب هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کشور شرکت کنند، ابطال شد. الزام به ادامه فرایند جذب قابل طرح در هیات عمومی دیوان عدالت اداری تشخیص داده نشد.)
داتیک در شبکه‌های اجتماعی