رای شماره ۵۳۲ مورخ ۱۳۸۹/۱۱/۲۵ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 25 بهمن 1389

کلاسه پرونده: 88/866

شماره دادنامه: 532

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای فرشید فرحناکیان

موضوع شکایت و خواسته: ابطال بند 11 دستورالعمل شماره 11 مندرج در نامه شماره 94647 مورخ 21/9/1388 معاونت روابط کار وزارت کار و امور اجتماعی

گردشکار: آقای فرشید فرحناکیان به موجب دادخواست تقدیمی ابطال بند 11 از دستورالعمل شماره 11 روابط کار وزارت کار و امور اجتماعی را خواستار گردیده و در تبیین خواسته اشعار داشته آنچه که در دستورالعمل معترض‎عنه آمده مبنی بر اینکه:

«… گنجاندن شرط فسخ، ویژه قراردادهای غیر موقت (دایم) می‎باشد و در صورت درج این شرط در قراردادهای مدت موقت یا کار معین، شرط مندرج باطل خواهد بود…» مغایر اطلاق حکم مقرر در ماده 8 قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه‎گذاری صنعتی مصوب 25/8/1378 مجمع تشخیص مصلحت نظام می‎باشد. زیرا در ماده 8 قانون مذکور بند (ح) به منظور شرایط و نحوه فسخ قرارداد به ماده 10 قانون کار به عنوان مشخصات قرارداد کار اضافه شده است و همچنین بند (ز) به متن ماده 21 قانون کار را افزوده است و به موجب این بند مقرر شده «فسخ قرارداد به نحوی که در متن قرارداد پیش‎بینی گردیده است» علیهذا به جهت اینکه به موجب مقررات اصلاحی قانون کار توسط ماده 8 قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه‎گذاری صنعتی مصوب 25/8/1387 مجمع تشخیص مصلحت نظام شرایط و نحوه فسخ قرارداد در کلیه قراردادها اعم از دایم، موقت و یا کارمعین پیش‎بینی شده است و دیگر ماده 25 قانون کار مورد نظر مقنن نمی‎باشد لذا بند 11 دستورالعمل شماره 11 روابط کار که گنجاندن شرط فسخ را ویژه قراردادهای دایم دانسته است مغایر قانون بوده و ابطال آن را خواستار گردیده است.

مشتکی‎عنه در مقام دفاع به موجب لایحه شماره 124354 مورخ 5/12/1388 اشعار داشته است که:

همانگونه که مستحضرند قاطبه علمای علم اصول و حقوقدانان، حکم مطلق لاحق را ناسخ حکم مقید سابق ندانسته و قایل به جمع در حکم می‎باشند مگر آنکه تصریح یا قرینه‎ای نسبت به این امر (نسخ حکم مقید سابق) موجود باشد. لهذا با فقدان چنین قرینه و تصریحی، ناگزیر حکم مطلق دایر بر اجازه پیش‎بینی فسخ قرارداد کار در موارد فسخ یک جانبه قرارداد در جمع با حکم مقید ( ممنوعیت فسخ یک جانبه قرارداد کار مدت موقت و یا کار معین) منتج به همان حکمی خواهد شد که در بند 11 دستورالعمل شماره 11 ذکر شده است. مبنی بر اینکه «گنجاندن شرط فسخ، ویژه قراردادهای غیر موقت (دایم) می‎باشد و در صورت درج این شرط در قراردادهای مدت موقت یا کار معین، شرط مندرج باطل خواهد بود» ضمناً برای مزید استحضار متذکر می‎شود در دستورالعمل مذکور اصطلاح فسخ در معنی خاص حقوقی آن مورد استعمال قرار گرفته است که به معنی فسخ یکجانبه می‎باشد و طبیعتاً شروط فاسخ یا شروطی که بر مبنای آن تفاسخ (فسخ دو جانبه قرارداد) و یا انفساخ قرارداد صورت می‎گیرد نسبت به فسخ قرارداد خروج موضوعی دارند و تزاحمی با مفاد حکم ماده 25 قانون کار نیز ندارند. صرف نظر از ملاحظات فوق که در چهارچوب علم اصول می‎گنجد و برای کشف مراد مقنن به تنهایی کافی و وافی به مقصود می‎باشد و حقاً جای نیاز به هیچ دلیل دیگری برای اثبات مدعا باقی نمی‎گذارد، برای تتمیم و تکمیل پاسخ لازم به ذکر است:

حقوق کشورمان که برگرفته از فقه امامیه است اصل لزوم عقود (قراردادها) از اصول مسلم است که بر مبنای آن شارع مقدس و به تبع آن قانونگذار، تزلزل عقود و تعهدات را نپسندیده و به این لحاظ مجوز فسخ یکجانبه قراردادها امری استثنایی محسوب می‎گردد، بنابراین طبیعی است که نمی‎توان با حدس و گمان مراد مقنن در مورد حکمی که نتیجه آن تزلزل قرارداد است را کشف نمود بلکه دلیل مقتضی در این مورد نیاز است. قراردادهای موقت که عمدتاً در مشاغل ماهیتاً مستمر نیز منعقد می‎شوند، خود با قید شرط مدت و یا انقضای آن با پایان کار منقضی می‎گردند و امکان پیش‎بینی شرط فسخی که بر مبنای آن پیش از انقضای مدت یا پایان کار، قرارداد قابل فسخ یکجانبه نیز باشد، امری است بر خلاف اصل لزوم قراردادها که تعلق اراده مقنن بر آن دلیلی قاطع می‎طلبد. هیات عمومی دیوان در تاریخ فوق با حضور روسا، مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس  از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

حکم مقرر در ماده 8 قانون «رفع برخی از موانع تولید و سرمایه‎گذاری صنعتی» به لحاط عدم وجود قرینه صارفه، ناسخ ماده 25 قانون «کار» در عدم درج حق شرط در قراردادهای کار معین و مدت موقت نمی‎باشد و مختص به قراردادهای دایم بوده و بندهای الحاقی به مواد 10 و 21 «قانون کار» در پیش‎بینی شرط فسخ صرفاً ناظر بر تکلیف کارفرمایان به درج شرط مذکور در قراردادهای دایم می‎باشد و اختیار سابق در درج شرط فسخ در قراردادهای دایم کار را به تکلیف تبدیل نموده است. بنابراین بند 11 دستورالعمل معترض‎عنه خلاف قانون و خارج از حدود اختیارات تشخیص نگردید.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری – مبشری

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی