رای شماره ۴۷۵ مورخ ۱۳۸۹/۱‍۰/۲۷ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 27 دی 1389

کلاسه پرونده: 88/927

شماره دادنامه: 475

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای رحیم بنایی بابازاده

موضوع شکایت و خواسته: ابطال متمم بخشنامه شماره(7) 17: 709 مورخ 26/9/81 بانک تجارت

گردشکار: شاکی به موجب دادخواست تقدیمی و به طور خلاصه اعلام داشته است مجلس شورای اسلامی بر اثر خشکسالی سال‎های 1380-1379-1378 قوانینی در تمدید بدهی بدهکاران به سیستم بانکی کشور تصویب و هیات وزیران را مامور تدوین آیین‎نامه اجرایی قانون نموده و هیات وزیران به موجب مصوبه شماره 37069ت/27463 ه‍ مورخ 15/8/1381 آیین‎نامه اجرایی قانون را تصویب و از طریق بانک مرکزی به بانک‎ها جهت اجرا ابلاغ گردیده و بانک‎ها نیز به موجب بخشنامه‎های داخلی خود مراتب را به شعب ابلاغ نموده‎اند لیکن بانک تجارت به موجب بخشنامه (7)17: 709 مورخ 26/9/1381 ضوابطی مغایر روح قانون و آیین‎نامه اجرایی قانون ابلاغ نموده که جهت مغایرت از اینجا ناشی می‎شود که بانک تجارت در بخشنامه مذکور ماده یک مصوبه هیات دولت را در بند (ب) مکتوب نموده و با درج سه مثال به شرح مصوبه پرداخته و در مثال یک زمان وصول اقساط استمهال شده را پس از وصول آخرین قسط مقرری در تاریخ 20/5/1382 بلافاصله در تاریخ 20/6/1382 و در مثال دوم زمان وصول را پس از وصول آخرین قسط در تاریخ 20/5/1381 بلافاصله در تاریخ 20/6/1381 درج نموده، در صورتی که بنا به دستور قانونگذار می‎بایست تاریخ شروع وصول اقساط در مثال یک 20/6/1383 و در مثال دوم 20/6/1382 شروع می‎گردید، در نتیجه یک سال تنفس لحاظ نشده است و بانک تجارت در صفحه سوم بخشنامه با عنوان توجه، دو دستور صریح و شفاف یک ساله تنفس قانونگذار را به شش ماه کاهش داده و شعب خود را در مقام تشخیص اجرا یا عدم اجرای قانون فوق قرار داده که مغایر با قانون و عدم اعمال یک سال فاصله زمانی بین وصول اقساط مقرری واقساط استمهالی می‎باشد. درماده یک مصوبه هیات وزیران قانونگذار هیچ‎گونه اختیاری به بانک نسبت به تغییر در نوع قرارداد تسهیلات اولیه فی‎مابین مشتری و بانک نداده است، از آنجا که بدهی قابل تمدید عبارت است از کلیه مانده بدهی‎های استمهال شده مشتری برابر قانون اعم از قراردادهای (عادی، تبصره‎ای و تکلیفی) می‎باشد و در بخشنامه معترض‎عنه و مثالهای مکتوب هیچ اشاره‎ای به انواع قراردادها نشده و در توضیح مثالها تمامی قراردادها را از نوع عادی بیان نموده‎اند و این امر بهانه‎ای برای شعب و شهرستانها جهت تغییر دادن قراردادهای تبصره‎ای به قراردادهای عادی شده است در حالی که بانک تجارت طی بخشنامه شماره 10550/125 به تاریخ 5/12/1381 که در تفسیر و تشریح همان قانون هیات وزیران وضع شده، صراحتاً با تفکیک انواع قراردادها، دستور قانونگذار را رعایت نموده است. علیهذا دستور قانونگذار، نسبت به افزایش مدت قرارداد تسهیلات اعطایی است و اگر چنانچه قرارداد اولیه منعقده بین بانک و مشتری عادی باشد، به شکل قرارداد عادی و اگر قرارداد منعقده اولیه بین بانک و مشتری در قالب تبصره پنجاه هر سال که منعقد گردیده برابر قوانین تبصره پنجاه همان سال می‎بایست افزایش مدت یابد و با توجه به مراتب ابطال بخشنامه را در اجرای اصل 170 قانون اساسی خواستار گردیده است.

بانک تجارت به موجب لایحه دفاعیه شماره 1/917200/17 مورخ 25/12/1388 اشعار داشته است:

الف: در خصوص دوره تنفسی یک ساله، نظر به اینکه واحدهای اجرایی و شعب بانک جهت امهال بدهی کشاورزان موصوف، مطابق مثال 1 و 2 عنوان شده در بخشنامه معترض‎عنه به گونه‎ای اقدام می‎نماید لذا با در نظر گرفتن مدت قرارداد جدید کلیه اقساط مربوط به سال‎های 1380 و 1379 و 1378 بعد از سال 1383 وصول گردیده و مطابق ماده یک تصویب‎نامه هیات وزیران خواهد بود که به منظور شفافیت بیشتر مثال قید شده در بخشنامه مجدداً تشریح می‎گردد. مثال: تاریخ انعقاد قرارداد اولیه 20/5/1378، تاریخ اتمام قرارداد 20/5/1382 و مدت قرارداد 4 سال. با توجه به اینکه اقساط سال‎های 1380 و 1379 و 1378 تجمیع و امهال می‎گردند لذا مدت قرارداد جدید با احتساب مدت تمدید 7 سال (4 سال مدت قرارداد اولیه و 3 سال مدت تمدید) خواهد بود و در اصل مشتری از سال 1385 به بعد اقساط خود را پرداخت می‎نماید).

ب: تفکیک قراردادهای عـادی، تبصره‎ای و تفکیکی: از آنـجا که در تصویب‎نامه هیات وزیـران سیستم بـانکی مکلف گردیده است نسبت به افزایش مدت کلیه مطالبات کشاورزان خسارت دیده سال‎های 1380 و 1379، 1378 اقدام نمایند. همان طور که مشخص است اشاره‎ای به قراردادهای (عادی، تبصره‎ای و تکلیفی) نگردیده و لذا بانک تجارت به صورت عام به تمدید بدهی‎های کلیه کشاورزان مشمول (قراردادهای عادی/ تبصره‎ای و تکلیفی) اقدام نموده است، معذلک نحوه اجرای بخشنامه بانک تجارت با مصوبه هیات وزیران مطابقت داشته و کاملاً قانونی و در نتیجه رد شکایت را خواستار گردیده است. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسا، مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

نظر به اینکه در قانون پیشگیری از عوارض ناشی از خشکسالی و جبران خسارت مصوب 3/3/1380 و ماده واحده اصلاحی قانون مذکور مصوب 7/7/1380 پرداخت تسهیلات به منظور پیشگیری از عوارض ناشی از خشکسالی و جبران خسارت پیش‎بینی گردیده و به موجب تبصره 9 قانون یاد شده چگونگی اجرای آن به تصویب آیین‎نامه اجرایی توسط هیات وزیران موکول گردیده و در ماده یک آیین‎نامه اجرایی مذکور به شماره 37069/ت27463 ه‍ مورخ 15/8/1381 ضوابط و چگونگی پرداخت تسهیلات و بازپرداخت آنها مشخص شده است. لذا مصوبه معترض‎عنه مغایرتی با قانون ندارد و از حیث اعلام مغایرت با آیین‎نامه اجرایی قانون، رسیدگی به موضوع منصرف از صلاحیت هیات عمومی دیوان عدالت اداری می‎باشد و قابلیت ابطال ندارد.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری – مبشری

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی