رای شماره ۳۸۴ مورخ ۱۳۸۹/‍۰۹/۲۲ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 22 آذر 1389

کلاسه پرونده: 88/353

شماره دادنامه: 384

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای ناصر خاکی

موضوع شکایت و خواسته: ابطال ماده 15 آیین‎نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده قانون راجع به تمرکز امور مربوط به تاکسیرانی شهر تهران زیر نظر شهرداری تهران مصوب 10/8/74 هیات وزیران

گردشکار: شاکی به شرح دادخواست تقدیمی و لایحه تکمیلی اعلام داشته است، با استناد به اصول یکصدوهفتاد و یکصدوهفتادوسوم و بند (پ) ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری و دیگر قوانین موضوعه حاکم به کشور به استحضار می‎رساند: به شرح مندرج در متن آیین‎نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده قانون راجع به تمرکز امور مربوط به تاکسیرانی تهران زیر نظر شهرداری تهران مصوب 10/8/74 هیات وزیران در خصوص یک مرحله‎ای بودن رسیدگی به تخلفات، عدول از تعهدات مقرر و مندرج در مواد 6-11-12-14 آیین‎نامه مورد استناد و قطعی و لازم‎الاجراء بودن احکام و آراء صادره هیات انضباطی 3 نفره تاکسیرانی (متشکل از نمایندگان شورای شهر- شهرداری- تاکسیداران)، فاقد وجاهت قانونی بوده و نقض آشکار اصول سی‎وششم، یکصدوپنجاه و نهم، یکصدوشصت و ششم، یکصدوهفتادو سوم قانون اساسی بوده و دخالت در امور قضایی محسوب و حکم به مجازات (خلع ید و ابطال پروانه تاکسیرانی و غیره) خارج از اختیارات هیات انضباطی و مغایر با قوانین است. نظر به اینکه کلیه احکام و قرارها و آراء دادگاه‎های جزایی و مدنی و دادسراها و هیات های حل اختلاف و تشخیص و کمیته‎های انضباطی و اداری قابل تجدیدنظر و فرجام خواهی و دادخواهی و اعتراض می‎باشد تصویب و اجرای مفاد مورد اشاره در آیین‎نامه مصوب 10/8/74 هیات وزیران خارج از حدود اختیارات قوه مجریه و از مطلق تصمیمات و اقدامات مغایرت با اصـول قانون اساسی هیات انضباطی سازمـان تاکسیرانی تهران محسوب می‎گردد. همچنین شاکـی در لایحـه تکمیلی به‎این نکته اذعان داشته است که هدف از پیوست نمودن نمونه‎های احکام و آراء لازم‎الاجراء و قطعی صادره از جانب هیات انضباطی 3 نفره مرکب از نمایندگان شهرداری، شورای شهر، تاکسیداران، در ضمایم و مستندات دادخواست ملاحظه نمونه‎هایی از احکام صادره جهت اشراف ریاست محترم و مستشاران محترم شعبه به انطباق موضوع شکایت و خواسته با اصول صدرالذکر قانون اساسی در دادخواست تقدیمی بوده و دعوی مطروحه شکایت علیه هیات انضباطی و سازمان تاکسیرانی تهران نبوده بلکه ایراد به غیر قانونی بودن آراء هیات انضباطی و موضوع شکایت تقاضای ابطال مصوبه هیات وزیران به شرح منعکس در دادخواست به استناد اصول سی‎وششم و یکصدوپنجاه و نهم و یکصدوشصت و ششم و یکصدوهفتادوسوم و بند (پ) ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری مورد شکایت و خواسته اینجانب می‎باشد. مدیرعامل سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران طی لایحه دفاعیه شماره 14676/414 مورخ 21/2/88، شکایت مذکور را بنابه جهات ذیل غیر موجه و ناوارد دانسته است:

1- آیین‎نامه مرقوم مصوب هیات وزیران بوده و علی‎القاعده می‎باید هیات مذکور نیز به عنوان طرف شکایت مطرح می‎شده و لذا طرح دعوی به طرفیت سازمان تاکسیرانی وجاهت قانونی ندارد و علی‎القاعده مقام تصمیم گیرنده و تصویب کننده می‎باید در جریان دعوی به عنوان خوانده و طرف شکایت قرار می‎گرفته که چنین نشده است.

2- اما در ماهیت امر اینکه رای هیات انضباطی قطعی شده هیچ مانع و اشکال قانونی نداشته و با اصول و مقررات قانونی نیز مباینت و مغایرت ندارد و در بسیاری از موارد تشکل ها و تاسیسات قانونی که بر مبنای قانون و مقررات وظیفه رسیدگی به بعضی از تخلفات را دارند به صورت یک مرحله‎ای اتخاذ تصمیم می‎نمایند مثل ماموران راهنمایی و رانندگی که در یک مرحله رسیدگی و اقدام به صدور برگ جریمه که فی‎الواقع نوعی مجازات تلقی می‎شود، می‎نمایند و نظر و تصمیم ایشان قطعی می‎باشد.

3- این قطعیت مانع از رسیدگی مراجع ذی‎صلاح از جمله دیوان عدالت اداری نیست پس فی‎الواقع تصمیم‎های هیات های انضباطی یک مرحله‎ای نبوده و در دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی در مرحله بعدی می‎باشد. پس ایراد وارده صحیح نمی‎باشد.

4- هیات های انضباطی موضوع ماده 15 آیین‎نامه معترض‎عنه جهت رسیدگی به تخلفات رانندگان تاکسی با حضور اعضاء آن که در آیین‎نامه به آن تصریح شده اقدام و طبق مقررات و ضوابط قانونی اقدام می‎نمایند و این هیات به مانند دهها تاسیس شعبه قضایی که در سازمان ها و مراجع مختلف وجود دارد، صرفاً رسیدگی انتظامی و انضباطی می‎کند و هیچ گونه مجازاتی برای رانندگان وضع نمی‎نماید بلکه صرفاً در چارچوب اختیارات قانونی تاکسیرانی و همانطوری که مقنن در تاسیس این سازمان نظر داشته جهت تنظیم و تنسیق و تهشیت امور تاکسیداران و اینکه صلاحیت و شرایط و ضوابط فعالیت در امر حمل و نقل درون شهری را دارا بوده یا خیر اقدام و اظهارنظر می‎نمایند و به هیچ وجه من الوجوه این اقدام جنبه قضایی ندارد.

مشاور و مدیرکل دفتر امور حقوقی دولت در پاسخ به شکایت شاکی، ضمن ارسال تصویر نامه شماره 141845 مورخ 19/8/88 وزارت کشور، طی لایحه دفاعیه‎ای به شماره 101515/8796 مورخ 22/9/88، اعلام داشته است: نظر به اینکه موضوع درخواست ابطال ماده 15 آیین‎نامه مذکور و تبصره‎های آن قبلاً در دیوان عدالت اداری بررسی و منتج به دادنامه‎های متعدد از جمله دادنامه شماره 312 مورخ 23/8/1387 و اعلام عدم مغایرت قانونی در پرونده کلاسه ه‍/77/323 گردیده است، لذا رد دادخواست را تقاضا دارد. در نامه سرپرست دفتر حقوقی وزارت کشور آمده است که:

1- برابر لایحه قانونی راجع به تمرکز امور مربوط به تاکسیرانی شهر تهران زیر نظر شهرداری تهران، هماهنگی و ساماندهی امور تاکسیرانی شهر تهران به شهرداری تهران واگذار شده است. مطابق قانون مذکور، تنظیم آیین‎نامه چگونگی سازمان ونحوه مدیریت بر تاکسیرانی نیز به عهده شهرداری تهران است. بدیهی است از لوازم مدیریت صحیح بر شبکه گسترده تاکسیرانی وجود شرایط به کارگیری رانندگان، بر شمردن تخلفات احتمالی آنان و در نهایت نحوه برخورد با تخلفات احتمالی است. بنابراین مفاد ماده 15 آیین‎نامه موضوع دعوا امر خارج از سازماندهی و برخورد قانونی با تخلفات رانندگان  و مدیریت شبکه تاکسی‎رانی شهر تهران نیست زیرا اگر چنین ضمانت اجرای موثر و هیات و ضابطه‎بندی برای برخورد با تخلفات رانندگان وجود نداشته باشد، عملاً تخلفات عدیده نامبرده شده در آیین‎نامه بدون ضمانت اجرا و بلااثر خواهد بود.

2- بـر خلاف ادعای شاکی آراء صـادره از هیات مذکور تماماً جنبـه انتظامی و شغلی داشته و بـه هیچ وجه مجازات کیفری تلقی نمی‎شود. بنابراین، همان گونه که شاکی در دادخواست خود اشاره نموده مفاد احکام به صورت ابطال پروانه تاکسیرانی و غیره است. وانگهی نظیر این گونه مجازات های انتظامی را در سایر آیین‎نامه‎های دولت که از ابطال هیات عمومی دیوان مصون مانده است، نظیر آیین‎نامه اجرایی تاسیس و فعالیت سازمان های غیر دولتی می‎توان مشاهده نمود.

3- رسیدگی یک مرحله‎ای در هیات مذکور نیز وجاهت قانونی آن را مخدوش نمی‎کند زیرا اولاً، مشابه رسیدگی یک مرحله‎ای را در رسیدگی به تخلفات رانندگان مطابق آیین‎نامه مربوطه نیز می‎توان ملاحظه نمود. ثانیاً: هرچند مطابق ماده 15 آیین‎نامه رسیدگی در هیات‎های مذکور مقید به یک مرحله نشده است و امکان ایجاد مرحله تجدیدنظر نیز وجود دارد ولی در هر حال رسیدگی یک مرحله‎ای مانع از شکایت از آراء مذکور در مراجع عام دادگستری نیست همان گونه که بسیاری از احکام مراجع اداری خاص در دیوان عدالت اداری مورد تجدیدنظر قرار می‎گیرد. ثالثا: برابر مفاد ماده 7 آیین‎نامه مذکور دارنده پروانه تاکسیرانی برابر تعهدی که به سازمان تاکسیرانی می‎سپارد نسبت به عدم انجام تخلفات مذکور در آیین‎نامه و قبول تصمیمات هیات های انضباطی موافقت به عمل می‎آورد.

4- تبصره‎های ماده 15 آیین‎نامه نیز هیچ مغایرتی با مواد قانونی ندارد. هرچند شاکی نیز دلیلی برای مغایرت تبصره‎های مذکور با قوانین ارایه نکرده است لذا نظریه انطباق ماده مذکور با قوانین رد شکایت شاکی مورد تقاضاست.

هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسا، مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

نظر به اینکه به موجب رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 312 مورخ 23/8/1378 آیین‎نامه اجرایی معترض‎عنه در حدود اختیارات هیات وزیران تشخیص گردیده از این جهت قابلیت ابطال نداشته و با توجه به اینکه مجازات ها انضباطی بوده و از شمول مجازات های مقرر در قوانین جزایی کشور خارج می‎باشد، لذا مغایرتی با اصول قانون اساسی مورد استناد شاکی نداشته و قابل ابطال نمی‎باشد.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری – مبشری

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی