بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 1 شهریور 1389
کلاسه پرونده: 88/1002
شماره دادنامه: 207
مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای وحید زینلی
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء بین دادنامه شماره 1080 مورخ 30/10/71، در پرونده کلاسه 5/71/662 شعبه 5 مبنی بر رد شکایت با دادنامه شماره 1512 مورخ26/8/86، در پرونده کلاسه 3/85/2525 شعبه 3 و دادنامه شماره 321 مورخ 3/5/1371، در پرونده کلاسه 71/9/311 شعبه 9 دیوان مبنی بر ورود شکایت که در اعتراض و تجدیدنظر خواهی اداره آموزش و پرورش شهرستان آباده به دادنامه شماره 321 مورخ 3/5/71، صادره از شعبه 9 دیوان قرار رد دادخواست تجدیدنظر خواهی صادر و اعلام گردیده است
گردش کار: شاکی طی نامه تقدیمی اعلام داشته که فیمابین رای 1512 مورخ26/8/86 صادره در پرونده کلاسه 3/85/2525 شعبه سوم مبنی بر ورود شکایت از یکسو و آراء 1080 مورخ30/1/71 صادره در پرونده کلاسه 5/71/662 شعبه 5 و 734 مورخ10/4/88 صادره در پرونده کلاسه 1/87/944 شعبه اول و 351 مورخ1/6/74 صادره در پرونده کلاسه ت2/73/189 شعبه دوم تجدیدنظر مبنی بر رد شکایات از سوی دیگر از این حیث که در خصوص دلالت احکام بر ابطال اقدامات تملیکی اداره آموزش و پرورش شهرستان آباده، مشتمل بر احکام متفاوت و متناقض میباشند، تعارض وجود دارد و خواهان صدور رای وحدت رویه گردیده است. مشروح آراء به شرح زیر میباشد: الف- شعبه پنجم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 5/71/662، موضوع شکایت 1- آقای زمان زینلی 2- خانمها مریم، مهوش، پریوش و پروین زینلی به طرفیت اداره آموزش و پرورش شهرستان آباده و به خواسته ابطال تملک پلاک ثبتی به شماره 99620 از 97 بخش 15 فارس موسوم به مزرعه یوسف آباد، طی دادنامه شماره 1080 مورخ 30/10/71، چنین انشاء رای نموده است: نظر به اینکه اداره آموزش و پرورش با رعایت قانون نحوه تملک اراضی و مستندات مصوب 17/11/58 و ماده 9 قانون زمین شهری مصوب سال 1366 در اجرای طرح مصوب با تامین بودجه اجرایی طرح در صدد تملک ملک شکات برآمده و به موجب ماده 9 قانون زمین شهری، مالکین مکلفند از اراضی بایر و دایر مزروعی خود به منظور اجرای طرح در اختیار سازمان دولتی قرار دهند، بنابراین با احراز صحت اقدامات اداره آموزش و پرورش آباده حکم به رد شکایت شکات صادر و اعلام میگردد. ب- شعبه نهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 71/9/311، موضوع شکایت آقای محمدحسن ملک نیا به طرفیت اداره آموزش و پرورش آباده به خواسته ابطال آگهی منتشره و تصمیم اداره آموزش و پرورش موضوع تملک یک قطعه زمین طی دادنامه شماره 321 مورخ 3/5/1371، چنین انشاء رای نموده است: اولین آگهی مربوط به نیاز اداره آموزش و پرورش شهرستان آباده به تملک زمین پلاک ثبتی 3138 واقع در بخش 15 شهرستان آباده به منظور ایجاد فضای آموزشی در سال 1365 منتشر شده، لیکن با توجه به محتویات پرونده به ویژه آگهی مربوط به تملک پلاک مذکور مندرج در روزنامه کیهان مورخ 22/1/1371، موید عدم وقوع تملک ملک مذکور در مدت نفوذ و اعتبار قانون اراضی شهری مصوب 27/12/1360 میباشد. بنابه جهات فوقالذکر و اینکه شهرستان آباده در عداد شهرهای مشمول ضرورت موضوع قانون زمین شهری مصوب 22/6/1366 و اصلاحیه مصوب 28/4/1368 آن منظور نشده است، تصمیمات و اقدامات اداره آموزش و پرورش شهرستان آباده در خصوص تملک زمین مذکور به استناد قوانین فوق الاشعار فاقد وجاهت قانونی است و حکم به ورود شکایت صادر میشود. ج- شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت2/72/189، موضوع تجدیدنظر خواهی اداره آموزش و پرورش شهرستان آباده نسبت به دادنامه شماره 321 مورخ 3/5/71، طی دادنامه شماره 351 مورخ 1/6/74، چنین انشاء رای نموده است: با توجه به اینکه تملک بعد از تقدیم دادخواست به دیوان بوده است و درخواست ابطال آگهی منتشره و تصمیم اداره آموزش و پرورش موضوع تملک یک قطعه زمین پلاک مورد بحث به تنهایی قابل طرح در دیوان عدالت اداری نمیباشد، لذا دادنامه بدوی فسخ و شکایت شاکی رد میشود. د- شعبه سوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 3/85/2525، موضوع شکایت 1- آقای محمد مهدی باستانی 2- آقای محمد ابراهیم تقوی و 3- خانم جمـیله باستانی 4- خانم فاطمه صارمی به وکالت از آمنه باستانی و سهام صداقتی به طرفیت اداره آموزش و پرورش آباده 2- سازمان زمین شهری آباده و به خواسته ابطال عملیات تملک پلاک ثبتی 3130 بخش فارس و تصمیمات غیر قانونی طرف های شکایت به شرح متن دادخواست طی دادنامه شماره 1512 مورخ 26/8/86، چنین انشاء رای نموده است: صرف نظر از اینکه شهرستان آباده جزء شهرهایی که ضرورت اجرای قانون زمین شهری در مورد آن اعمال گردد، نمیباشد و هرگونه تملک در اجرای قانون مذکور خلاف ضوابط و مقررات میباشد، توجهاً به اینکه آموزش و پرورش در اجرای تفویض اختیار حاصله از سازمان زمین شهری وقت اقدام به تملک نموده است و با عنایت به صراحت رای شماره 141 مورخ 1/11/70، هیات عمومی دیوان عدالت اداری دایر بر اینکه اختیارات قانونی در تبصره 6 ماده 9 قانون زمین شهری برای وزارت مسکن وشهرسازی براساس صلاحیت و موقعیت و شخصیت وزارتخانه مرقوم تصویب و قایم به شخصیت حقوقی آن وزارتخانه بوده و هرنوع تفویض اختیار و واگذاری آن مستلزم تصویب قانون گذار است، لذا بخشنامه شماره 14908/ل -1/500/1 مورخ23/5/86، وزارت مسکن وشهرسازی برخلاف قانون تشخیص و ابطال میگردد. بنابه مراتب با موجه تشخیص دادن شکایت حکم به ورود آن نسبت به سهم شکات صادر و اعلام میگردد. هیات عمومی دیوان در تاریخ فوق با حضور روسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رای مینماید.
رای هیات عمومی
اولاً: تعارض در آراء شعب سوم و پنجم دیوان عدالت اداری احراز گردید. ثانیاً: نظر به اینکه ماده 9 قانون زمین شهری مصوب 22/6/1366، در شهرهایی اجرا میشود که نامشان در فهرست پیوست قانون درج شده باشد و شهر آباده در آن فهرست قرار ندارد، اقدامات تملکی در اجرای ماده قانونی صدرالذکر و تبصره 6 ذیل آن در شهر مذکور فاقد وجاهت قانونی است، لذا رای شعبه سوم دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 1512 مورخ26/8/1386، درحدی که متضمن مطلب فوق میباشد صحیح و موافق مقررات تشخیص میگردد. این رای به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازمالاتباع میباشد.
رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری- منتظری
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor