رای شماره ۲۸۲ مورخ ۱۳۸۸/‍۰۳/۳۱ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بخشنامه سازمان تامین اجتماعی مبنی بر مطالبه حق بیمه معوقه به نسبت میانگین حداقل و حداکثر دستمزد مشمول کسر حق بیمه سال پرداخت، مغایر تبصره یک ماده ۲۸ و ماده ۳۶ قانون تامین اجتماعی و خارج از حدود اختیارات سازمان مذکور و خلاف قانون است.

تاریخ دادنامه: 31 خرداد 1388

شماره دادنامه: 282                            

 کلاسه پرونده: 87/227

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: دانشگاه صنعتی اصفهان

موضوع شکایت و خواسته: ابطال دستورالعمل شماره 10155 مورخ 11/11/1384 اداره کل درآمد سازمان تامین اجتماعی

مقدمه: شاکی به شرح دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، بر اساس رای شعبه هفتم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری دانشگاه صنعتی اصفهان و سازمان تامین اجتماعی مکلف به پرداخت و احتساب حق بیمه سنوات خدمتی خانم فهمیه احمدی دارانی در فاصله زمانی 1/4/1362 الی 29/12/1372 گردیده‎اند. دانشگاه صنعتی اصفهان از آنجا که نامبرده را جمعی مدارس غیر انتفاعی دانشگاه می‎دانسته طبق ماده 29 قانون تامین اجتماعی برای وی حق بیمه پرداخت نمی‎نمود، ولی دانشگاه با تمکین به رای صادره دیوان آمادگی خود را برای پرداخت حق بیمه موصوف اعلام داشته است. اما سازمان تامین اجتماعی بر خلاف قوانین موضوعه کشور و قانون تامین اجتماعی و تنها بر اساس دستور اداری شماره 10155 مورخ 11/11/1384 اداره کل درآمد حق بیمه سازمان تامین اجتماعی، ماخذ محاسبه میزان پرداخت حق بیمه خانم احمدی را بر اساس نرخ روز آخرین لیست حقوق و دستمزد مشارالیها در تیر ماه سال 1385 محاسبه نموده است، در صورتی که بر اساس ماده 28 قانون تامین اجتماعی ماخذ محاسبه حق بیمه، حقوق زمان اشتغال می‎باشد. لذا با توجه به مراتب فوق نظر به اینکه تعیین ماخذ پرداخت حق بیمه به نرخ روز منوط به اذن صریح قانون می‎باشد و دستور اداری اداره کل امور درآمد بیمه سازمان تامین اجتماعی مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات آن سازمان بوده است و ماخذ محاسبه حق بیمه شاکیه می‎بایست براساس مفاد مندرج در ماده 28 قانون تامین اجتماعی طبق حقوق زمان اشتغال باشد، تقاضای ابطال دستور اداری شماره 10155 مورخ 11/11/1384 را دارد. سرپرست دفتر امور حقوقی و دعاوی سازمان تامین اجتماعی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 25876 مورخ 6/9/1387 اعلام داشته‎اند، 1- ماده 28 قانون تامین اجتماعی حق بیمه سهم کارفرما را 20 درصد مزد یـا حقوق بیمه شده تعیین نموده که بـا احتساب سهم بیمه شده  (7درصد مزد یا حقوق بیمه شده) و کمک دولت 3درصد به 30درصد مزد وحقوق افزایش می‎یابد. ضمناً براساس قانون بیمه بیکاری مصوب سال 1369 مجلس شورای اسلامی 3درصد به نرخ حق بیمه موضوع ماده 28 قانون تامین اجتماعی افزوده گردیده است. 2- براساس ماده 36 قانون تامین اجتماعی مقرر گردیده، «کارفرما مسیول پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمه شده به سازمان می‎باشد و مکلف است در موقع پرداخت مزد یا حقوق و مزایا سهم بیمه شده را کسر نموده و سهم خود را بر آن افزوده به سازمان تادیه نماید. در صورتی که کارفرما از کسر حق بیمه سهم بیمه شده خودداری کند، شخصاً مسیول پرداخت آن خواهد بود. تاخیر کارفرما در پرداخت حق بیمه یا عدم پرداخت آن رافع مسیولیت و تعهدات سازمان در مقابل بیمه شده نخواهد بود. تبصره: بیمه شدگانی که تمام یا قسمتی از درآمد آنها به ترتیب مذکور در ماده 31 این قانون تامین می‎شود، مکلفند حق بیمه سهم خود را برای پرداخت به سازمان به کارفرما تادیه نمایند ولی در هر حال کارفرما مسیول پرداخت حق بیمه خواهد بود. 3- طبق ماده 39 قانون تامین اجتماعی نیز کارفرما مکلف است، حق بیمه مربوط به هر ماه را حداکثر تا آخرین روز ماه بعد به سازمان بپردازد و همچنین صورت مزد یا حقوق بیمه شدگان را به سازمان تسلیم نماید و نیز براساس ماده 40 قانون تامین اجتماعی در صورتی که کارفرما از ارسال صورت مزد مذکور در ماده 39 قانون فوق‎الذکر خوددار کند، سازمان می‎تواند حق بیمه را راساً تعیین و از کارفرما مطالبه و وصول نماید. بنابراین با توجه به تکلیف قانونی کارفرما مبنی بر پرداخت حق بیمه مقرر مربوط به هر ماه حداکثر تا آخرین روز ماه بعد به سازمان و اینکه در صورت خودداری کارفرما از انجام تکلیف قانونی مذکور، ماده 40 قانون تامین اجتماعی حاکم بر تعیین حق بیمه بوده و سازمان در اجرای ماده یاد شده می‎تواند حق بیمه موصوف را راساً تعیین و از کارفرما وصول نماید. بدین توضیح که سازمان در اجرای ماده 40 و به منظور تعیین حق بیمه مقرر در ماده 28 قانون تامین اجتماعی می‎بایست مزد یا حقوق بیمه شده را ملاک عمل قرار دهد، منتهی از آنجایی که کارفرما حکم مقرر در ماده 39 را اجرا ننموده و از ارسال صورت مزد و حقوق کارگر خودداری کرده است به واسطه مشخص نبودن مزد یا حقوق، عملاً تعیین میزان حق بیمه برای سازمان در ایام مورد ادعای شاکی میسر نمی‎باشد. بر این اساس با اختیار حاصله از ماده 40 کـه سازمان را مخیر در تعیین حق بیمه ایـام گذشته نموده است، سازمان نیز چنانچه بیمه شده در  زمـان تقاضا اشتغال داشته باشد، مزد یا حقوق مندرج در آخرین لیست ارسالی کارفرما را ملاک عمل قرار می‎دهد در غیر این صورت جهت تعیین مـزد یا حقوق کارگر، میـانگین حداقل و حـداکثر مزد یـا حقوق را ملاک عمل قرار می‎دهد. بنابرایـن ملاحظه می‎گردد ترتیب مزبور دقیقاً در اجرای ماده 40 قانون تامین اجتماعی و منطبق با قانون و در جهت حفظ حقوق بیمه شده می‎باشد. 4- براساس قانون و مقررات تامین اجتماعی سازمان مکلف است تعهدات قانونی خود را نسبت به بیمه شدگان مشمول قانون مزبور از زمان استحقاق و بدون وقفه انجام دهد و نمی‎تواند از انجام این امر استنکاف نماید. لذا این امر میسر نمی‎گردد مگر اینکه کارفرمایان نیز وفق قانون و مقررات جاری و در موعد مقرر نسبت به ارایه لیست حقوق یا مزد و پرداخت حق بیمه اقدام نماید. لذا رعایت منافع و مصالح مزبور قانونگذار را بر آن داشته تا در این قبیل موارد اختیار تعیین میزان حق بیمه و نحوه وصول آن را در ماده 40 قانون تامین اجتماعی به اختیار سازمان تامین اجتماعی واگذار نماید. بدین ترتیب اقدام سازمان در تعیین مبنای محاسبه حق بیمه دقیقاً وفق قوانین و مقررات جاری می‎باشد و از این حیث ایرادی به اقدام سازمان در صدور نامه مورد اعتراض متصور نمی‎باشد، هر چند موضوع نامه معترض‎عنه اساساً قابل طرح در هیات عمومی دیوان عدالت اداری نبوده و از این حیث نیز دعوی خواهان قابل رد می‎باشد. بنابه مراتب فوق رد شکایت شاکی مورد استدعا است. هیات عمومی دیوان در تاریخ فوق با حضور روسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل در تاریخ فوق تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

به موجب تبصره یک ماده 28 قانون تامین اجتماعی از اول سال 1355 مبنای احتساب حق بیمه کارفرما بیست درصد حقوق یا مزد ماهانه بیمه شده تعیین گردیده و حکم مقرر در ماده 36 قانون تامین اجتماعی نیز موید مسیولیت کارفرما در پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمه شده به سازمان تامین اجتماعی در هنگام پرداخت حقوق و مزایای ماهانه شخص بیمه شده است، بنابراین مطالبه حق بیمه معوقه به نسبت میانگین حداقل و حداکثر دستمزد مشمول کسر حق بیمه سال پرداخت به شرح بخشنامه شماره 10155 مورخ  11/11/1384 سازمـان تامین اجتماعی خلاف مقررات فوق‎الذکر و خـارج از حـدود اختیارات سازمان  تامین اجتماعی تشخیص داده می‎شود و بخشنامه مزبور مستنداً به قسمت دوم اصل 170 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده یک و بند یک ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری مصوبه 1385 ابطال می‎شود.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری – رهبرپور

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی