رای شماره ۱۱۴ و ۱۱۵ مورخ ۱۳۸۴/‍۰۳/۲۲ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بسمه تعالی

تاریخ: 22/3/84                    شماره دادنامه: 114-115                                         کلاسه پرونده: 81/322، 82/642

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری.

شاکی: 1- خانم فاطمه مجابی 2- حزب مردم ساوه

موضوع شکایت و خواسته: ابطال موادی از آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات.

مقدمه: الف- خانم فاطمه مجابی در دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، 1- تبصره 2 ماده یک آیین‎نامه «نسخه دیجیتال نشریات چاپی دارای مجوز نیاز به اخذ مجوز جداگانه ندارد.» خلاف تبصره 3 ماده یک الحاقی 3/1/1379 قانون مطبوعات است، چرا که در این تبصره نشریات الکترونیکی، مشمول مواد قانون مطبوعات از جمله اخذ مجوز است در حالی که در تبصره 2 ماده یک آیین‎نامه موصوف، نسخه دیجیتال نشریات چاپی از گرفتن مجوز معاف شده است. 2- در ماده 2 آیین‎نامه «در نامگذاری نشریه باید از کلماتی استفاده شود که با نشریات موجود و یا نشریاتی که به طور موقت یا دایم تعطیل شده‎اند اشتباه نشود و موجب تداعی نام آنها نباشد. همچنین نام نشریه نباید از کلمات نامانوس باشد و یا ایجاد شبهه وابستگی به سازمانهای دولتی بنماید. در صورت بروز هرگونه اختلاف مرجع تشخیص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود.» مرجع تشخیص تخلفات در محدوده این ماده را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانسته در حالی که در ماده 33 اصلاحی قانون مطبوعات، رسیدگی به همه این امور در صلاحیت مرجع قضایی نهاده شده، لذا قید مندرج در بخش اخیر ماده 2 آیین‎نامه که نافی صلاحیت محکمه است بر خلاف قانون می‎باشد. 3- در تبصره یک ماده 9 آیین‎نامه «درج شایعات به نحوی که اصل مطلب کذب باشد و به قصد تشویش اذهان عمومی صورت گرفته باشد ممنوع است.» با بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات منافات دارد. زیرا مبادرت به تفسیر و توسعه و تضییق این بند قانونی در مورد شایعه و درج آن کرده که خروج از حدود آیین‎نامه نویسی است. 4- تبصره 2 ماده 9 آیین‎نامه «نقدهای علمی از شمول بند 12 الحاقی ماده 6 قانون مطبوعات مستثنی است.» بر خلاف بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات است چرا که مبادرت به تقیید و نیز تفسیر قانون که در صلاحیت محاکم و مجلس شورای اسلامی است نموده است. 5- ماده 10 آیین‎نامه «تغییر نام، روش و ترتیب انتشار نشریه بدون اطلاع و تصویب هیات نظارت بر مطبوعات ممنوع می‎باشد. تغییر در سایر موارد با تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلامانع است.» بر خلاف قانون مطبوعات است چرا که با قید (تغییر در سایر موارد) که مبهم می‎باشد اختیارات هیات نظارت را محدود کرده است. 6- تبصره ماده 10 آیین‎نامه «هیات نظارت بر مطبوعات حداکثر ظرف 3 ماه به تقاضای تغییر وضعیت رسیدگی و اعلام نظر می‎کند در صورت انقضای مهلت مقرر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است درخواستهای مزبور را بررسی و مراتب تایید یا رد تقاضا را به نشریه اعلام نماید. تبدیل ترتیب انتشار روزنامه از مفاد این تبصره مستثنی است.» بر خلاف ماده 13 قانون مطبوعات است. زیرا در قانون یاد شده به وزارت فرهنگ و ارشاد این اجازه داده نشده است تا پس از گذشت 3 ماه راساً بـه درخواست متقاضی رسیدگی کند و مجوز بدهد. 7- ماده 11 آیین‎نامه «نشریه اجاره‎ای به نشریه‎ای اطلاق می‎شـود که صاحب امتیـاز و و مدیر مسیول آن به موجب اجاره نامه‎ای اختیارات قانونی خود را در قبال دریافت وجه به فرد یا موسسه‎ای واگذار می‎نماید.» مبادرت به تفسیر قانون کرده که از صلاحیت وی خارج و در صلاحیت محکمه و مجلس شورای اسلامی است. 8- تبصره ماده 14 آیین‎نامه « منظور از گروههای غیر قانونی، گروههایی هستند که از طریق وزارت کشور رسماً غیر قانونی اعلام شده باشند» با تبصره 8 ماده 9 قانون مطبوعات مخالفت دارد. زیرا در این تبصره قانونی، چنین تفسیری از گروههای غیر قانونی به عمل نیامده و این موضوع و تفسیر آن در صلاحیت دادگاه صالح و قانون مصوب مجلس است و نیز آیین‎نامه حق تفسیر قانون را ندارد. 9- تبصره 2 ماده 24 آیین‎نامه «توزیع نشریه خارج از محدوده جغرافیایی شخص حقوقی (صاحب امتیاز) بلا مانع است.» بر خلاف بند 2 بخش ب ماده 9 قانون مطبوعات است که صراحتاً محدوده جغرافیایی نشریات متعلق به اشخاص حقوقی و عدم خروج آنها از این محدوده را معین کرده است. 10- ماده 33 آیین‎نامه «فعالیت مطبوعاتی مندرج در تبصره 8 الحاقی ماده 9 قانون مطبوعات مصوب 1379 شامل فعالیتهای تحریری خواهد بود که جنبه استمرار داشته و در مقابل آن حق‎الزحمه ثابت دریافت شود.» برخلاف تبصره 8 الحاقی ماده 9 قانون مطبوعات است و مبادرت به تضییق و توسعه قانون و تفسیر آن پرداخت که خارج از صلاحیت آیین‎نامه است. 11- ماده 34 آیین‎نامه «در کلیه مواردی که هیات نظارت بر مطبوعات، اختیار توقیف موقت یا لغو پروانه نشریات را دارد، باید قبل از هرگونه اتخاذ تصمیم موارد تخلف را کتباً به مدیر مسیول نشریه با قید حداقل یک هفته مهلت پاسخگویی ابلاغ نماید.» بر خلاف موارد مربوط به اختیارات هیات نظارت مندرج در ماده 10 قانون مطبوعات است چرا که مبادرت به تضییق دایره اختیار وی در توقیف و لغو پروانه از حیث موظف نمودن هیات به رعایت تشریفاتی که خارج از محدوده قانون می‎باشد نموده است. 12- ماده 35 و تبصره آن «جلسات شور و اتخاذ تصمیم هیات منصفه، بدون حضور رییس دادگاه برگزار خواهد شد. تبصره – در صورتی که بنا به تصمیم اکثریت اعضای هیات منصفه حضور رییس دادگاه برای رسیدگی برخی از موارد ضروری باشد رییس دادگاه صرفاً برای همان موضوع در جلسه حاضر خواهد شد.» بر خلاف مفاد ماده 43 قانون مطبوعات است. زیرا مبادرت به تعیین تکلیف برای قاضی و نحوه دادرسی نموده که خروج از حوزه آیین‎نامه نویسی است. لذا از محضر هیات عمومی دیوان عدالت اداری تقاضای رسیدگی و حسب مورد ابطال موارد یاد شده را دارد. معاون دفتر امور حقوقی دولت در پاسخ به شکایت مذکور مبادرت به ارسال تصویر نامه شماره 535/102 مورخ 5/3/1382 و نظریه تفصیلی شماره 1153/12 مورخ 23/2/1382 معاون امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نموده است. در نامه اخیر آمده، در پاسخ به موارد ادعایی شاکی (به ترتیب در دادخواست) توضیحات زیرا ارایه می‎شود. 1- در تبصره 2 ماده یک آیین‎نامه فوق‎الذکر نسخه الکترونیک از اخذ مجوز معاف نشده است، زیرا نشریات چاپی و مکتوب قبلاً از هیات نظارت بر مطبوعات مجوز گرفته‎اند و لذا اخذ مجوز مجدد برای همان نشریـه تحصیل حاصل و بدون دلیل و بی‎معنی است. 2- در ماده 2 آیین‎نامه اجرایی به هیچ وجه نفی صلاحیت دادگاه نشده است، بلکه صلاحیت عـام دادگاه در تمام امور بـه عنوان یک اصـل پذیرفته شده است. لیکن در این مـاده بـه لحاظ حرفه‎ای و به دلیل تعیین یک مرجع اداری برای پیشبرد سریع کار و پاسخ دهی به مراجعین، یک مرجع اداری تعیین شده است. در این جا صلاحیت وزارت ارشاد یک صلاحیت اداری است. در حالی که صلاحیت دادگاه یک صلاحیت قضایی است. یعنی وزارت ارشاد به عنوان یک واحد اجرایی فقط اعلام نظر می‎کند و نه رسیدگی قضایی و مسلماً نظر ارشاد مانند نظر هر کارشناسی برای دادگاهها الزام‎آور نیست. لذا در این ماده نه صراحتاً و نه ضمناً نفی صلاحیت دادگاه نشده است. 3- هیچ مغایرتی بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات با تبصره یک ماده 9 آیین‎نامه اجرایی ندارد. زیرا شان و فلسفه وجودی آیین‎نامه اجرایی تشریح مواد مبهم قانون است تا ابهامات قانون در حدود قانون و مقام اجرا را روشن کند. هدف از تدوین تبصره یک ماده 9 تعریف و تشخیص مرز تحریف و مطالب خلاف واقع در مطالبی که به آن به صورت کلی شایعه گفته می‎شود، می‎باشد. 4- تبصره 2 ماده 9 آیین‎نامه کاملاً مطابق با قانون است. زیرا اولاً در خود قانون مطبوعات یکی از وظایف اصلی مطبوعات انتقاد سازنده ذکر شده است و تفکیک این مطلب نیز ضروری است که نفی با نقد متفاوت است. تبصره 2 ماده 9 آیین‎نامه به نقدهای علمی اشاره می‎کند. در حالی که بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات به معنای نفی است. لذا موضوع نقد علمی از بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات خروج موضوعی دارد. ضمن اینکه باید در نظر داشت که طبق اصول و قواعد حقوقی، اصل، حقوق است و حدود و محدودیت استثناء است و بنابراین طبق اصل مطبوعات همیشه حق انتقاد سازنده دارند. 5- وظایف هیات نظارت در قانون مشخص بوده و طبق قواعد مسلم حقوقی، نمی‎توان بیش از وظایف مشخص شده در قانون، وظایفی بر آن تحمیل کرد. لذا مواردی اضافه بر مواد ذکر شده در قانون، که جزء موارد اجرایی محسوب است و به ویژه با توجه به ماده 45 قانون مطبوعات به عهده وزارت ارشاد می‎باشد و لذا این تبصره موجب تحدید اختیارات هیات نظارت نمی‎باشد. 6- در ماده 10 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات بحث دادن مجوز مطرح نیست. بلکه رسیدگی به تقاضای تغییر وضعیت نشریه مطرح است که مسلماً چنین نشریه‎ای قبلاً مجوز لازم را از هیات نظارت اخذ کرده است. اشاره به این نکته نیز ضروری است که وقتی در قانون به هیات نظارت مهلت سه ماه جهت پاسخ به متقاضی جهت دریافت مجوز داده شده است، به طریق اولی نباید پاسخ دهی به تغییر وضعیت یک نشریه بیش از سه ماه طول بکشد. این تبصره بنا به وحدت ملاک از ماده فوق‎الذکر به هیات نظارت مهلت سه ماهه جهت تغییر وضعیت یک نشریه داده است و این ماده نیز اساساً مغایرتی با قانون ندارد. 7- ماده 11 آیین‎نامه اجرایی فقط واژه (اجاره) که در تبصره 3 ماده 8 قانون مطبوعات دارای ابهام بوده است را شرح و توضیح داده است و از آن رفع ابهام کرده است. شاکیه نگفته است که تفسیر مذکور در ماده 11 آیین‎نامه مغایر با کدام یک از مواد قانون مطبوعات و یا حتی قانون اساسی است. لذا با توجه به اینکه واژه اجاره مطلق بوده و کلیت ماده را دارای ابهام می‎نموده است، توضیح لازم در این مورد بیان شده است. 8- تبصره ماده 14 آیین‎نامه اجرایی علاوه بر اینکه هیچ مغایرتی با قانون مطبوعات ندارد، بلکه دقیقاً در چارچوب قانون تنظیم شده است. زیرا مطابق قانون احزاب، مرجع صالح بـرای صدور مجوز برای احزاب و تشخیص قانونی بـودن گروههای سیاسی، وزارت کشور است. لذا تبصره مذکور کاملاً منطبق  برقانون احزاب بوده و واژه گروههای غیرقانونی مندرج در تبصره 8 ماده 9 قانون مطبوعات را که کلی و دارای ابهام است، در چهارچوب قوانین جاری تعریف کرده است. 9- قانون مطبوعات در ماده 7 توزیع، انتشار و چاپ را از هم تفکیک کرده است. لذا در آیین‎نامه اجرایی براساس این موارد اقدام به توضیح موارد مذکور کرده است. دلیل عدم مغایرت تبصره 2 ماده 24 آیین‎نامه اجرایی با بند 2 بخش ب ماده 9 قانون مطبوعات این است که اولاً هرگونه تفسیری که در زمینه حدود مطبوعات است بنا به اقتضای اصل آزادی مطبوعات باید مضیق باشد و حداقل محدودیت را ایجاد نماید و لذا باید به حداقل اکتفا کرد. در ماده 7 قانون مطبوعات چهار واژه ذکر شده که هر کدام معنای خاص خود را دارد. آنچه در ماده دیگر مورد ادعای شاکیه (بند 2 بخش ب ماده 9) آمده است انتشار است. باید دید آیا مفهوم واژه انتشار با واژه توزیع یکی است و مترادف است؟ قانونگذار از تفکیک این واژه‎ها هدف خاص داشته است. آنچه در قانون آمده واژه انتشار است (که ظاهراً مورد نظر شاکی است) و این با واژه توزیع (تبصره 2 ماده 24 آیین‎نامه) متفاوت است. در قانون به انتشار اشاره شده و در آیین‎نامه اجرایی، توزیع مد نظر بوده است. لذا مغایرتی با هم ندارند. 10- در این مورد ابتدا باید دید منظور شاکیه چیست؟ آیا در ماده 33 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات توسعه داده شده یا تضییق شده است؟ شاکیه باید خواسته خود را صریح و دقیق مشخص نماید. نامبرده ماده 33 را توامان باعث توسعه و تضییق قانون اعلام کرده است که این دو واژه با هم متضاد است و با هم جمع شدنی نیست. یعنی چنانچه ماده 33 آیین‎نامه، قانون را توسعه داده باشد چطور می‎تواند همزمان آنرا تضییق هم کرده باشد و بالعکس. قانون مطبوعات موارد را به طور کلی بیان کرده و چهارچوب‎ها را مشخص کرده است و در آیین‎نامه اجرایی جزییات و موارد اجرایی تشریح شده است، از نظر وزارت ارشاد که متولی اصلی در عرصه فعالیت مطبوعاتی در کشور است، فعالیتهای اساسی و اصولی که در عرصه مطبوعات به عنوان فعالیت مطبوعاتی شناخته می‎شود، آن مشاغل و اقداماتی است که در راه‎اندازی یک نشریه نقش اساسی دارد. به عبارت دیگر اقداماتی است که به طور اساسی در مطبوعات و نتیجه کار مطبوعات اثر دارد و لذا اقدامات جنبی که تاثیری در راه‎اندازی مطبوعات ندارد عرفاً فعالیت مطبوعاتی قلمداد نمی‎شود و چنانچه اختلاف پیش آید چون تبصره 8 ماده 9 فعالیت و حق افراد را محدود می‎کند باید تفسیر مضییق شود و بنابراین اقدامات افراد را به صورت غیر مستمر و هرازگاهی برای یک نشریه را نمی‎توان فعالیت مطبوعاتی قلمداد کرد. 11- با توجه به اینکه وزیر ارشاد ریاست هیات نظارت را بر عهده دارد ماده 34 هیچ محدویتی در اختیارات هیات نظارت ایجاد نکرده است بلکه از نظر رعایت اصول اداری و اصول کلی ایجاد حق دفاع و پاسخگویی برای صاحبان امتیاز نشریات، هیات را موظف به دادن مهلت پاسخ کرده است. ضمن اینکه به نظر می‎رسد برای جلوگیری از تراکم کار در دادگستری و کاستن از حجم دعاوی راه حل مطلوبی است. 12- این ماده بر مبنای اصل استقلال هیات منصفه در شور و تصمیم‎گیری منحصراً در اختیار و از وظایف هیات منصفه است و از مفهوم ماده استنباط می‎شود که حضور فردی غیر از هیات منصفه، ولوقاضی رسیدگی کننده، جایز نیست. معلوم نیست برچه اساسی شاکیه، معتقد به تعیین تکلیف نمودن ماده 35 برای قاضی است. آیا ذکر اینکه جلسات شور هیات منصفه بدون حضور قاضی (رییس دادگاه) انجام خواهد شد تعیین تکلیف برای قاضی است؟ یا اینکه باید اذعان داشت که قاضی در جلسات شور هیات منصفه هم حق رسیدگی و صدور رای دارد؟ چنین استنباطی حتی از نظر غیر حقوقدانان هم بسیار بعید و غیر عقلایی است. وظیفه یک دادگاه رسیدگی به جرایم و تعیین مجازات پس از اعلام نظر هیات منصفه (تبصره 1 و 2 ماده 43) است. در ماده 43 قانون مطبوعات هیچ دلیلی یا حتی اشاره‎ای مبنی بر حق دخالت قاضی در اتخاذ تصمیم و یا مشارکت در شور هیات منصفه ملاحظه نمی‎گردد. با توجه به موارد فوق‎الذکر تقاضای رد دعوای شاکیه مورد استدعا است. ب- دبیرکل حزب مردم ساوه در شکایتنامه تقدیمی اعلام داشته‎اند، در تبصره 2 ماده یک قانون مطبوعات مصوب 22/12/1364 و اصلاحیه 30/1/1379 مجلس تصریح گردیده است «نشریه‎ای که بدون اخذ پروانه از هیات نظارت بر مطبوعات منتشر گردد از شمول قانون مطبوعات خارج بوده و تابع قوانین عمومی است.» در همین راستا با عنایت به نحوه صدور مجوز و انتشار نشریات داخلی (بولتن‎ها) موضوع تبصره 2 ماده 6 همان قانون «برای استفاده کارکنان – رایگان بودن – تنها اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با رعایت ماده 2 قانون مطبوعات را کافی دانسته است.»1- هیات وزیران در آیین‎نامه اجرایی اخیرالتصویب قانون مطبوعات بدعتی را پایه‎گذاری کرده است و با اضافه نمودن مفادی در ماده 17 آیین‎نامه اجرایی اقدام به تایید مجازات تخطی از این آیین‎نامه و ماده 2 قانون برای نشریات داخلی نموده است. در حالی که در آیین‎نامه اجرایی امکان قانونگذاری نیست و نمی‎توان فراتر از قانون مربوطه اقدام نمود. مضافاً اینکه طبق تبصره 2 ماده یک قانون مطبوعات چون نشریات داخلی از هیات نظارت بر مطبوعات مجوز اخذ نمی‎کنند تابع قوانین عمومی هستند و همچنین تعیین مجازات در فصل ششم قانون مطبوعات صراحتاً مشخص گردیده است. در حالی که در آیین‎نامه اجرایی علاوه بر تعیین مجازات که سلب کننده حقوق حقه نشریات داخلی است قید ابطال مجوز به عنوان مجازات موثر جای تامل دارد و نهایتاً اینکه قانونگذار تنها شرط کافی برای نشریات داخلی را رعایت ماده 2 همان قانون با قیدهای مشخص معین نموده است. 2- در بندهای 3 و 4 ماده 16 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات «عدم امکان درج آگهی بازرگانی و محدودیت 48 صفحه‎ای برای نشریات داخلی» قید گردیده است در حالی که قانونگذار در تبصره 2 ماده 9 همان قانون «در صورت انتشار رایگان برای استفاده کارکنان با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با رعایت ماده2  همان قانون کافی دانسته است» و قید کافی بودن در انتهای تبصره قانونی امکان هرگونه شرط دیگری را غیر ممکن نموده است. لذا ایجاد محدودیت فراتر از قانون و همچنین قانونگذاری در بندهای 3 و 4 و به صورت نسبی در بند 2 ماده 16 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات خلاف قانون می‎باشد. مستدعی است با عنایت به توضیحات فوق‎الذکر نسبت به ابطال بندهای مذکور در ماده 16 و کل ماده 17 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات بررسی و موافقت به ابطال فرمایید. دفترامور حقوقی دولت در پاسخ به این شکایت طی نامه شماره 18316 مورخ 22/4/1383 مبادرت به ارسال تصویر نامه شماره 10940 مورخ 3/12/81 نموده‎اند. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسای شعب بدوی و روسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت به صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

الف- حکم مقرر در ماده 13 قانون مطبوعات متضمن تفویض مسیولیت بررسی صلاحیت متقاضیان امتیاز نشریه و مدیر مسیول آن ظرف 3 ماه از تاریخ دریافت تقاضا و اعلام رد یا تایید صلاحیت آنان به وزیر ارشاد است. و حسب قسمت آخر ماده مذکور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است حداکثر ظرف 2 ماه از تاریخ موافقت هیات نظارت برای متقاضی پروانه انتشار صادر کند. نظر باینکه مدلول ماده مذکور دلالتی بر جواز بررسی درخواستهای متقاضیان امتیاز نشریه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تایید یا رد صلاحیت آنان در صورت انقضاء سه ماه مقرر در قانون ندارد، بنابراین مفاد تبصره ماده 10 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات که مفهم صلاحیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باب است مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه می‎باشد. 2- به صراحت قسمت اخیر بند 2 بخش ب ماده 9 قانون مطبوعات محدوده جغرافیایی انتشار هر نشریه، محدوده جغرافیایی شخصیت حقوقی صاحب امتیاز است. بنابراین تبصره 2 ماده 24 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات که توزیع نشریه خارج از محدوده جغرافیایی شخص حقوقی (صاحب امتیاز) را بلامانع اعلام داشته مغایر حکم صریح قانون و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است. 3- در قانون مطبوعات اعمال اختیار توقیف یا لغو امتیاز نشریات پس از رسیدگی و احراز تحقق و اجتماع شرایط قانونی لازم به انجام تشریفاتی از قبیل ابلاغ موارد تخلف به دیگر مسیول نشریه به منظور پاسخگویی ظرف یک هفته موکول نشده است بنابراین قسمت آخر ماده 34 آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات بلحاظ الزام هیات نظارت به انجام اموری که در قانون تعیین نشده است خلاف قانون و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه تشخیص داده می‎شود. 4- با توجه به احکام مقنن پیرامون کیفیت تشکیل دادگاه ذیصلاح برای رسیدگی به جرایم مطبوعاتی و از جمله ماده 43 قانون مطبوعات، مفاد ماده 35 آیین‎نامه اجرایی قانون مزبور و تبصره آن که در این خصوص متضمن وضع قواعد آمره و ترتیب رسیدگی دیگری می‎باشد، مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه تشخیص داده می‎شود. بنا به جهات فوق‎الذکر تبصره ماده 10، تبصره 2 ماده 24، ماده 34 و ماده 35 و تبصره آن از آیین‎نامه اجرایی قانون مطبوعات مستنداً به قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال می‎شود. ب- نظر به اینکه ماده 33 آیین‎نامه اجرایی قانون به شرح مصوبه شماره 63642/ت32085هـ مورخ 1/11/1383 نسخ گردیده است، اعتراض نسبت به آن سالبه به انتفاء موضوع است‎و موردی برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم در این قسمت وجود ندارد. ج- سایر موارد اعتراض مشتمل بر تبصره 2ماده یک آیین‎نامه موضوع‎عدمنیاز نسخه دیجیتال نشریات چاپی دارای مجوز به اخذ مجوز مجدد بلحاظ برخورداری نسخه چاپی و مکتوب نشریه از مجوز قانونی انتشار آن و ماده 2 آیین‎نامه که ایجاد شبهه از طریق نام نشریه در صورت بروز اختلاف را منوط به تشخیص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانسته بلحاظ اینکه صرف تشخیص متضمن ترتب آثار حقوقی الزام‎آوری نیست و تبصره یک ماده 9 آیین‎نامه به جهت انطباق آن با شرایط و خصوصیات و معنی و مفهوم شایعه در اصطلاح حقوقی و عرف اجتماع و تبصره 2 ماده 9 آیین‎نامه از جهت آن که نقد علمی نسبت به قوانین و مقررات از مقوله انتشار مطلب علیه قانون محسوب نمی‎شود و ماده 10 آیین‎نامه بلحاظ عدم توسیع یا تضییق قلمرو تکالیف و اختیارات هیات نظارت و مفاد ماده 11 آیین‎نامه در خصوص اجاره نشریه بلحاظ ضرورت تبیین روشهای مطلوب اجرایی قانون و امور مرتبط با آنها و تبصره ماده 14 آیین‎نامه که تعیین گروههای غیر قانونی را از حیث صلاحیت فعالیت مطبوعاتی به عهده وزارت کشور محول نموده با عنایت به وظایف و مسیولیتهای آن وزارتخانه در تشخیص احزاب قانونی و صدور مجوز تشکیل احزاب سیاسی و شرایط مندرج در بندهای 2 و 3 و 4 ماده 16 آیین‎نامه با توجه به اهداف مربوط به انتشار نشریه داخلی یک سازمان، موسسه و شرکت دولتی یا خصوصی و اختصاص آن به کارکنان موسسات خاص و ماده 17 آیین‎نامه در زمینه ضمانت اجرای تخلفات نشریه داخلی از شرایط و ضوابط مذکور در مقررات با توجه به وظایف و مسیولیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نظارت بر مطبوعات و مسیولیتهای قانونی آن وزارتخانه در جهت جلوگیری از تخلفات مطبوعاتی براساس مقررات مربوط، مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه در تصویب آنها نمی‎باشد، بنابراین موردی برای ابطال مقررات مندرج در این بند وجود ندارد./

معاون قضایی دیوان عدالت اداری

مقدسی‎فرد

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی