رای شماره ۳۱۳ مورخ ۱۳۸۱/‍۰۹/‍۰۳ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

کلاسه پرونده: 406/80

شاکی: آقای اکبر محمدنیا

موضوع: ابطال ماده 15 و تبصره‎های آن از آیین‎نامه اجرایی قانون نحوه اعمال تعزیرات حکومتی راجع به قاچاق کالا و ارز

تاریخ رای: یکشنبه 3 آذر 1381

شماره دادنامه: 313

مقدمه: شاکی طی دادخواست تقدیمی اعلام داشته است:وفق تبصره یک ماده 4 قانون نحوه اعمال تعزیرات حکومتی راجع به قاچاق کالا و ارز مصوب 1374/2/12 مجمع تشخیص مصلحت نظام، رسیدگی به پرونده‎های موضوع این قانون تابع تشریفات آیین دادرسی و تجدیدنظر نبوده در حالی که ماده 15 آیین‎نامه اجرایی قانون نحوه اعمال تعزیرات حکومتی راجع به قاچاق کالا و ارز و دو تبصره ذیل آن، کلیه موارد تجدیدنظر خواهی را پیش‎بینی نموده‎اند.به موجب دادنامه مورخ 1380/6/5 هیات عمومی دیوان عدالت اداری که به موجب آن دستورالعمل اصلاحی مورخ 1379/8/2 قوه قضاییه که تجدیدنظر خواهی از احکام راجع به قاچاق کالا و ارز از حیث قطعیت و عدم قطعیت را مانند سایر احکام جزایی دانسته، مغایر تبصره یک ماده 4 قانون فوق‎الذکر دانسته و آن را ابطال نموده، خود موید این مطلب می‎باشد. نظر به مراتب یاد شده و در اجرای اصل 170 قانون اساسی ابطال آن مورد درخواست می‎باشد.قایم‎مقام معاون حقوقی و امور مجلس رییس جمهور در پاسخ به شکایت تقدیمی طی نامه شماره 4186 مورخ 1381/4/18 ضمن ارسال تصویر نامه شماره 80/100 مورخ 1381/1/24 سازمان تعزیرات حکومتی اعلام داشته‎اند، در تبصره یک ماده 4 قانون تعزیرات حکومتی قاچاق کالا و ارز مصوب 1374 مقرر شده است «رسیدگی به پرونده‎های موضوع این قانون تابع تشریفات آیین دادرسی و تجدیدنظر نبوده و از جهت ایجاد وحدت‎رویه در نحوه رسیدگی محاکم قضایی دستورالعمل مربوط به وسیله قوه قضاییه ظرف 2 هفته پس از تصویب این قانون تهیه و به مراجع ذیربط ابلاغ می‌گردد. علیهذا نکات زیر قابل توجه است:الف) استثناء از تشریفات آیین دادرسی و تجدیدنظر، منافاتی با اصل رسیدگی ندارد زیرا در غیر این صورت حکم قسمت اخیر تبصره در مورد چگونگی ایجاد وحدت‎رویه در رسیدگی موضوعیت نداشت.ب) رسیدگی اعم از دادرسی بدوی و تجدیدنظر است و صدر تبصره نیز موید همین امر است زیرا اگر مراحل بدوی و تجدیدنظر جزء مفهوم رسیدگی نبود کاربرد کلمه رسیدگی در ابتدای تبصره یک ماده 4 در خصوص تشریفات آیین دادرسی و تجدیدنظر امر لغوی بود که مسلماً حکم به آن در شان مقنن نیست.ج) اگر استثناء از تشریفات تجدیدنظر به منزله حذف اصل تجدیدنظر تلقی شود ملتزم شد که مطابق همین تبصره استثناء از آیین دادرسی به مفهوم حذف اصل دادرسی است.د) صرف نظر از موارد فوق با توجه به اینکه مصوبات مجمع تشخیص مصلحت بنا به ضرورت و مصلحت وضع می‌شود باید به قدر متیقن از آن اکتفا نمود و مصوبات مجمع در مواردی که صراحت ندارد، نمی‎تواند مانع از اجرای اصول قانون اساسی باشد که از آن جمله اصل 22 در خصوص حفظ حقوق مردم است که یکی از مهمترین حقوق مردم، امکان تجدیدنظر خواهی در مواردی است که حکم خلاف قانون صادر شده یا اساساً اتهام توجه به محکوم‎علیه ندارد.هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت‎الاسلام‎والمسلمین دری‎نجف‎آبادی و با حضور روسای شعب بدوی و روسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به‌صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

مطابق تبصره 2 ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی مصوب 1373 مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازمان، تشکیلات و عوامل نظارت و بازرسی، رسیدگی، صدور حکم و اجرای آن، تجدیدنظر و رسیدگی به شکایات و شرح وظایف آنها، نحوه رسیدگی و ضوابط اجرایی، مالی و استخدامی به موجب آیین‎نامه‎ای خواهد بود که به تصویب هیات دولت می‎رسد. نظر به اینکه ماده 15 آیین‎نامه مورد اعتراض و تبصره‎های آن با استفاده از اختیار مقرر در تبصره 2 ماده واحده قانون فوق‎الذکر تنظیم و به تصویب هیات وزیران رسیده است. بنابراین ماده مورد اعتراض و تبصره‎های آن در قلمرو اذن قانونگذار به شرح فوق‎الذکر مغایرتی با قانون ندارد.

رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری – درّی نجف آبادی

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی