کلاسه پرونده: 331/78
شاکی: آقای محمدمهدی عبدی
موضوع: ابطال بخشنامه شماره 2071/31 مورخ 18/7/1372 سازمان امور اداری و استخدامی کشور
تاریخ رای: یکشنبه 8 اردیبهشت 1381
شماره دادنامه: 38
مقدمه: شاکی طی دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، با صدور حکم بازخریدی از راهآهن و طرح شکایت در دیوان عدالت اداری و اصدار رای به کار اعاده گردیده. ولی متاسفانه راهآهن به مدت 5 سال مرا در بلاتکلیفی قرار دادند. مستند راهآهن در خصوص عدم پرداخت حقوق ایام بلاتکلیفی بخشنامه 2071/31 مورخ 1372/7/18 سازمان امور اداری و استخدامی کشور میباشد و درخواست ابطال آنرا دارم.مدیرکل دفتر حقوقی سازمان امور اداری و استخدامی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 64008/53/2 مورخ 1378/11/17 اعلام داشتهاند، مورد شکایت در واقع بخشنامه نیست بلکه نامهای است که این دفتر در پاسخ به نامه شماره 17123/5 مورخ 1372/7/7 سازمان بازنشستگی کشوری اعلام نموده است. عنایت دارند در اجرای بند 2 قسمت الف ماده 104 قانون استخدام کشوری، این سازمان مکلف است پاسخ استعلام نظر دستگاههای اجرایی را درباره نحوه اجرای مقررات استخدامی اعلام نماید و در این قبیل موارد علیالاصول طرح دعوی مبنی بر ابطال نظریه این سازمان در هیات عمومی دیوان عدالت اداری موجه به نظر نمیرسد.هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور روسای شعب بدوی و روسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت بهصدور رای مینماید.
رای هیات عمومی
با عنایت به اینکه مفاد نامه 2071/31 مورخ 1372/7/18 اداره کل دفتر حقوقی سازمان امور اداری و استخدامی کشور به سازمان بازنشستگی کشوری در خصوص نحوه اعطای ترفیع و افزایش سنواتی بابت دوران غیبت غیر موجه، حاوی اظهارنظر کارشناسی و ارشادی در خصوص مورد است و متضمن وضع قاعده آمره لازمالاجراء نیست. بنابراین از مصادیق مقررات و نظامات دولتی موضوع ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری محسوب نمیشود و اعتراض نسبت به آن قابل رسیدگی و امعان نظر در هیات عمومی دیوان نمیباشد.
رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری – درّی نجف آبادی
Powered by Froala Editor
Powered by Froala Editor