رای شماره ۸‍۰۳ مورخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۲ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

تاریخ: 12 بهمن 1388

کلاسه پرونده: 87/948

شماره دادنامه: 803

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای ژوزف باباخان

موضوع شکایت و خواسته ابطال قسمتهایی از آیین‎نامه نحوه تشکیل آموزشگاههای فنی حرفه‎ای آزاد

گردشکار: شاکی به شرح دادخواست تقدیمی اعلام داشته است: هیات وزیران در جلسه مورخ 8/5/1385 خود، به استناد ماده 111 قانون کار، آیین‎نامه‎ای نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد را، طی مصوبه شماره 56508ت32865 ه‍ مورخ 18/5/1385 تصویب نموده است. به موجب ماده 188 قانون کار حاکمیت قانون کار در آموزشگاههای آزاد محرز ومسلم است. فلذا، نظر به اینکه، تاسیس آموزشگاه آزاد یا اشتغال در آن، متضمن تبعیت و برخورداری از مقررات استخدامی شرکتهای دولتی نیست، بنابراین موسس و افراد شاغل در آموزشگاه با عنایت به تعاریف مواد یک الی 5 قانونکار، مشمول و مکلف به تبعیت از قانون کار می‎باشند و نظارت سازمان نسبت به اقدامات و فعالیتهای (آموزشگاه آزاد) آنها رادر عداد سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت قرار نمی‎دهد. لذا، از آنجا که حکم بر عدم تسری قانون کار به آموزشگاههای آزاد، جواز قانونی ندارد و همینطور بحث عدم جواز تسری قانون استخدام کشوری به آیین‎نامه‎های مربوط به موسس وکارکنان آموزشگاه آزاد، محرز و مسلم است و نظر به لزوم تبعیت آموزشگاههای آزاد از مقررات قانون کار به عنوان قانون آمره، متاسفانه آیین‎نامه آموزشگاههای آزاد در موارد ذیل اقدام به نقض قانون کار، و نیز سایر قوانین موضوعه و تضییع حق مکسب افراد، نموده است. بر اساس بند 5 از ماده 2 آیین‎نامه، هیات نظارت مرکزی می‎تواند ضوابط و دستورالعمل های مربوط به شرح وظایف موسس مدیر ومربی را تصویب و ابلاغ نماید. که، چنین موضوعی بنابه جهات ذیل بر خلاف قانون و شایسته ابطال می‎باشد، اولاً مستفاد از ماده2 قانون کار، مدیر آموزشگاه واجد وصف اطلاق کارگر می‎باشد، چرا که به درخواست موسس و در مقابل حق السعی پرداختی از ناحیه وی، در آموزشگاه مشغول به کار می‎گردد، نیز مطابق ماده 3 قانون کار، مدیر آموزشگاه که نماینده کارفرما است در صورت خروج از اختیارات خود درمقابل کارفرما ضامن است. به بیان دیگر، حدودوظایف و اختیارات مدیر، توسط کارفرما تعیین می‎شود در حالی که آیین‎نامه مذکور، در مقام سلب حق کارفرما در تعیین وظایف مدیر برآمده و الزام موسس یا مدیر به قبول تفویض وظایف احصایی تعیین شده از سوی هیات نظارت مرکزی که به شرح بند مورد اعتراض صورت می‎گیرد، منجر به تعیین وظایفی می‎گردد که ممکن است بر خلاف میل کارفرما و حتی کارگر بوده، چه بسا در صورت اجرای آن وظایف توسط مدیر، من غیر حق وی را در مقابل موسس (کارفرما) ضامن قرار دهد. لذا، تدوین چنین مقرراتی خارج از حیطه قوه مجریه است. از سویی، به موجب ماده 188 قانون کار، حاکمیت قانون کار در آموزشگاههای علمی آزاد محرز بوده، موسس و مدیر آموزشگاه با عنایت به تعاریف مواد یک الی 5 قانون کار، مکلف به تبعیت از قانون مزبور می‎باشند. لذا بین آنان رابطه (کارگری- کارفرمایی) حاکم است. حال آنکه الزام موسس، به تنظیم قراردادهایی که می‎بایست به منظور (ادامه کار و عدم ترک فعالیت آنان در آموزشگاه) و تا پایان دوره آموزش صورت گیرد، رابطه پیش گفته را بر هم می‎زند. زیرا وفق ماده 11 قانون کار، طرفین می‎توانند با توافق یکدیگر مدتی را به نام دوره آزمایشی کار تعیین نمایند و در خلال آن، موسس آموزشگاه و یا مدیر، می‎توانند بدون اخطار قبلی و بی آنکه الزام به پرداخت خسارت داشته باشند رابطه کاری را قطع نمایند و نیز در ماده 21 همان قانون که شرایط اتمام و قطع رابطه کاری تعریف شده و از جمله طبق تبصره همان ماده، مدیر آموزشگاه می‎تواند استعفا کند و یا در ماده 27 قانون مبحوث عنه که موسس آموزشگاه با رعایت مقررات مندرج در آن ماده، حق دارد در صورت قصور مدیر در انجام وظایف محوله، راساً قرارداد کار با مدیر آموزشگاه را فسخ و از ادامه همکاری با وی، صرفنظر نماید و سازمان نمی‎تواند مانع از اعمال چنین حقی شود و به بیان دیگر نمی‎تواند موسس را وادار به ادامه همکاری با مدیر یا مربی آموزشگاه نماید. چه، در غیر این صورت، ممکن است خسارات مالی یا معنوی غیر قابل جبرانی به آنان وارد شود که آن هم با قاعده لاضرر و لاضرار است. بنابراین، رابطه موسس با مدیر آموزشگاه تابع توافق طرفیت و ضوابط مندرج در قانون آمره کار می‎باشد و لاغیر حال آن کـه الزام طرفین قرارداد بـه همکاری تـا پایان دوره آموزشی، مسقط حقوق مکتسبه (کارگر- کارفرمـا) در خصوص چگونگی همکاری (موسس و مدیر و مربی آموزشگاه) می‎گردد که این موضوع فاقد محمل قانونی می‎باشد. لذا، ماده 11 از آیین‎نامه مورد اعتراض، خارج از حیطه وظایف قوه مجریه در تدوین مقررات دولتی بوده، لذا شایسته ابطال می‎باشد. ثانیاً، همکاری موسس (کارفرما) با مدیر (کارگر) براساس ماده 7 قانون کار (مصوب 1369) مستلزم عقد قرارداد کار بوده که مطابق بند (الف) از ماده 10 قانون کار، نوع کار هر فرد شاغل در آموزشگاه و از جمله مدیر آن، مستلزم توافق طرفین (کارگر و کارفرما) می‎باشد. بنابراین اقدام شورای مذکور در تعیین وظایف مدیر و موسس، قطع نظر از اینکه رابطه کارگری و کارفرمایی را بر هم زده و قطع نظر از اینکه در تعیین چنین وظایفی، مسیولیت و توانایی انجام آنها توسط مدیر لحاظ نشده، مفهم اجبار افراد به پذیرش کار معینی است که بر خلاف ماده 6 قانون کار و بند 4 از اصل 43 قانون اساسی است. ثالثاً، وفق ماده 49 قانون کار مشخص نمودن شرح وظایف و دامنه مسیولیت مشاغل مختلف، از وظایف کارفرما بوده که منحصراً پس از تایید وزارت کار قابلیت اجرا را دارد. بنابراین تعیین شرح وظایف، از ناحیه هیات نظارت مرکزی سازمان، خارج از حدود وظایف و اختیارات هیات مذکور بوده و ورود به قلمرو صلاحیت سایر مراجع قانونی محسوب و منجر به تضییع حق افراد در تنظیم نوع و رابطه کاری فیمابین می‎گردد. لذا با عنایت به موارد فوق‎الذکر بند (5) از ماده 2 آیین‎نامه، شایسته ابطال می‎باشد. در ماده 11 آیین‎نامه آمده است که دارنده پروانه تاسیس آموزشگاه، قرارداد استخدامی منعقده با مربی و مدیر آموزشگاه را می‎بایست به صورتی تنظیم نماید که مدت تمدید استخدام یا قرارداد در فاصله پایان دوره آموزشی قرار گیرد به نحوی که جابجایی مدیر ومربی نیز در طول دوره آموزشی انجام نپذیرد. لذا، با عنایت به مواد یک و 2 قانون مسیولیت مدنی، مسیولیت آموزشگاه قایم به شخص موسس بوده و نامبرده موظف به ایفاء تعهدات آموزشگاه در قبال افراد ثبت نام کننده در آموزشگاه می‎باشد و در صورت تغییر مربی یا مدیر، با جایگزین نمودن افراد واجد شرایط، می‎بایست نسبت به تعهدات آموزشی خود اقدام نماید و در صورت عدم توانایی، به شرح قرارداد مندرج بین خود و فرد ثبت نام کننده، عمل نماید. علی ایحال بند مذکور منجر به وضع قاعده الزام آوری شده است که مفهم اجبار هر دو شخص به همکاری با هم و نیز ادامه کار توسط هر یک از آنان شده و این اجبار، ضمن آنکه نافی حق آزادی انتخاب شغل افراد شده، در برگیرنده نوعی بهره‎کشی است که وسیله اضراربه غیر را نیزفراهم می‎آورد. لذا بند مذکور، با بند 4 اصل 43 و نیز اصول 20 و 22 و 28 و 40 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که اجبار افراد به کار معین و بهره‎کشی از دیگران را ممنوع اعلام و حیثیت و مال و شغل اشخاص را از تعرض مصون دانسته و آزادی انتخاب شغل را محترم شمرده، مغایرت حکمی و موضوعی دارد. دفتر حقوقی سازمان آموزش فنی و حرفه‎ای کشور در پاسخ به شکایت شاکی، طی نامه شماره 4850/420 مورخ 6/2/1388 اعلام داشته‎اند، 1- حسب ماده 107 قانون کار به وضوح فراهم آوردن امکانات آموزشی برای جویندگان کار به منظور بالابردن دانش فنی کارگران به وزارت کار و امور اجتماعی سپرده شده است. 2- به موجب ماده واحده لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان آموزش فنی و نیروی انسانی مصوب 15 تیر ماه 1359 شورای انقلاب، به وزارت کار و امور اجتماعی اجازه داده شد، تا، اداره کل آموزش حرفه‎ای، مراکز تعلیمات حرفه‎ای، صندوق کارآموزی، کانونهای کارآموزی و واحدهای مربوط به مطالعات نیروی انسانی و اشتغال خود را در سازمانی به نام سازمان آموزش فنی و نیروی انسانی وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی متمرکز نماید، بنابه پیشنهاد وزارت کار و امور اجتماعی و به استناد تبصره 26 قانون بودجه سال 1360، هیات وزیران به موجب تصویب‎نامه مورخ 7/11/1360 تصویب نمود که سازمان آموزش فنی و نیروی انسانی تغییر کرده و به سازمان آموزش فنی وحرفه‎ای تبدیل گردد. مع الوصف پر واضح است تعیین ضوابط و شاخص های مربوط به آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد از سوی این سازمان می‎بایست انجام پذیرد که در این راستا آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد موضوع تصویب‎نامه شماره 658/ت32865 ه‍ و اصلاحیه شماره 146725/ت36639 ه‍ مورخ 11/11/1385 و در تاریخ 18/5/1385 تصویب گردید. 3- به صراحت ماده 111 قانون کار که مورد استناد نامبرده نیز قرار گرفته و به موجب آن مقرر گردیده است، «آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد نیز به منظور آموزش صنعت یا حرفه معین به وسیله اشخاص حقیقی یا حقوقی با کسب پروانه از وزارت کار و امور اجتماعی تاسیس می‎شود» و با توجه به اینکه سازمان آموزش فنی وحرفه‎ای از جمله سازمانهای اقماری وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی و مقولی قانونی امر آموزشهای فنی و حرفه‎ای در سراسر کشور می‎باشد لذا محرز می‎گردد ارایه آموزش در آموزشگاههای فنی وحرفه‎ای آزاد باکنترل و نظارت و ارایه پروانه از سوی سازمان متبوع به عنوان سازمان وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی صورت می‎پذیرد. 4- مواد مورد استنادی نامبرده قوانین مندرج در قانون کار و حاکم بر روابط کارگر و کارفرمایی بوده و هیچ گونه ارتباط موضوعی به آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای موضوع آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد ندارد. 5- به استناد بند (ز) ماده آیین‎نامه موصوف، هیات نظارت مرکزی به منظور تعیین خط مشی تدوین و پیشنهاد اصلاح آیین‎نامه و تعیین ضابط مربوط به امور آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد و ایجاد هماهنگی و نظارت بر فعالیتهای هیاتهای نظارت استانها تشکیل می‎گردد و بالاترین مرجع نظارت و تصمیم گیری بر امور مراکز آموزشی بخش خصوصی می‎باشد، لذا، نظارت بر آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد با هیات نظارت مرکزی است که این هیات به صراحت ماده 2 آیین‎نامه، ضوابط، دستورالعملها و جداول مربوطه را من جمله شرح وظایف و مسیولیتهای موسس، مدیر، مربی و کارآموز تصویب و ابطال می‎نماید. حال با توجه به اینکه کلیه استنادات نامبرده به قوانین مندرج در قانون کار و حاکم به روابط کارگری و کارفرمایی است و هیچ گونه ارتباط موضوع به آموزشگاههای فنی وحرفه‎ای آزاد و وظایف و مسیولیتها موسس مدیر ومربی و کارآموز را ندارد، بنابراین بند 5 (ث) ماده 2 آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد به دلیل فقد وجود ارتباط موضوعی مغایرتی با مواد قانون کار مورد استناد نامبرده ندارد و آیین‎نامه سازمان متبوع لازم الرعایه است. 6- نامبرده به ماده 11 آیین‎نامه مبنی بر اینکه این ماده نافی حق آزادی و انتخاب شغل افراد و دربرگیرنده بهره‎کشی است لذا با اصول قانون اساسی در مغایرت است اعتراض نموده، این در حالی است که با امعان نظر در مفاد ماده موصوف محرز می‎گردد. این ماده صرفاً به منظور ایجاد ثبات و نظم و امنیت خاطر کارآموزانی است که به منظور کسب مهارت در طی یک دوره آموزشی به آن نیاز دارند و از طرفی با توجه به مدت زمان محدود به یک دوره آموزشی مندرج در این ماده مشخص می‎گردد این مدت زمان کوتاه مغایرتی با آزادی انتخاب شغل افراد ندارد. 7- ایشان به ماده 188 قانون کار و حاکمیت قانون کار در آموزشگاههای علمی آزاد استناد نموده‎اند. لیکن، با امعان نظر در مفاد ماده مذکور ملاحظه می‎فرمایید، این ماده هیچ گونه ارتباطی به آموزشگاههای فنی وحرفه‎ای آزاد موضوع آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد ندارد. علی ایحال، با عنایت به مراتب معنونه وبا اهتمام نظر به اینکه، اولاً مـواد مـورداستنادی نامبرده مـواد مندرج در قانون کارو اصول قانون اساسی است که هیچ گونه ارتباط موضوع با آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد ندارد و با توجه به اینکه یک قانون زمانی یک قانون دیگر را تخصیص می‎زند یا فسخ می‎کند که هر دو قانون ارتباط موضوعی با هم داشته باشند که در این مورد به دلیل فقد وجود ارتباط موضوعی هیچ یک از دو قانون موجب فسخ دیگری نمی‎شود. ثانیاً، فصل پنجم قانون کار موضوع آموزش و اشتغال هیچ گونه مغایرتی با مواد آیین‎نامه موصوف موجود نمی‎باشد و زمانی که در قانون در یک موضوع با یکدیگر برخورد و تضادی داشته باشد یکی باعث ساقط گردیدن دیگری می‎شود که در مانحن فیه چنین مغایرتی وجود ندارد. ثالثاً متعاقب اعلام نظر کمیسیون تطبیق قوانین مجلس شورای اسلامی متضمن اصلاح ایرادات آیین‎نامه آموزشگاههای فنی وحرفه‎ای آزاد به موجب تصویب‎نامه شماره 146725/ت36639 مورخ 11/11/1385 کلیه ایرادات آیین‎نامه مذکور از سوی هیات وزیران تقریر گردید که با امعان نظر به مفاد آیین‎نامه محرز می‎گردد، چنانچه ایرادی مبنی بر عدم تطابق مواد آیین‎نامه معنونه با قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه کشور منجمله قانون کار وجود داشت مطمیناً در تصویب‎نامه موصوف تصریح می‎گردد که عدم تحقق این امر، تاکید موکدی بر عدم تغایر مفاد آیین‎نامه با سایر قوانین موضوعه کشور است، بنابراین، آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد صرفاً می‎بایست بر اساس آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی و حرفه‎ای آزاد که خاص سازمان آموزش فنی و حرفه‎ای کشور به عنوان متولی امر آموزشهای فنی و حرفه‎ای در سراسر کشور می‎باشد و ضمناً هیچ گونه تضادی با قانون اساسی و قانون کار ندارد، عمل نمایند و لذا استدلالات نامبرده واهی و بی‎اساس بوده و صرفاً بر اساس سفسطه ومغالطه کاری می‎باشد. بنابراین رد شکایت شاکی مورد استدعا است. دبیر محترم شورای نگهبان در خصوص ادعای خلاف شرع بودن موضوع ماده 11 آیین‎نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی وحرفه‎ای آزاد، طی نامه شماره 33780/30/88 مورخ 28/4/1388 اعلام داشته‎اند، ماده 11 آیین‎نامه ماده نحوه تشکیل و اداره آموزشگاههای فنی وحرفه‎ای آزاد – مصوب هیات نظارت مرکزی- خلاف موازین شرع شناخته نشد. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسا و مستشاران و دادرسان  علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

نظر به اینکه طبق مقررات ماده 111 قانون کار تاسیس و ایجاد آموزشگاه فنی و حرفه‎ای آزاد منوط به کسب پروانه از وزارت کار و امور اجتماعی می‎باشد و به موجب مقررات تبصره ذیل ماده مرقوم، تشخیص صلاحیت فنی و سایر شرایط مربوط به این موسسات منوط به آیین‎نامه مصوب هیات وزیران گردیده است و مواد مورد درخواست ابطال از تصویب‎نامه مربوطه به شماره 56508/ت32865/ه‍ مورخ 18/5/1385 هیات وزیران که به استناد مقررات مرقوم و در حدود صلاحیت و اختیارات قانونی مرجع تصویب کننده تدوین و تصویب و ابلاغ گردیده است، مغایر قانون شناخته نشد، لذا قابل ابطال نمی‎باشد.

رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری – منتظری

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
رای شماره ۹۷۸ و۹۷۹ مورخ ۱۳۹۹/‍۰۸/‍۰۶ هیات عمومی دیوان عدالت اداری(موضوع شکایت و خواسته : ابطال تبصره ۲ ماده ۳ آیین نامه اجرایی بند (ت) ماده ۸ قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران موضوع مصوبه شماره ۲۱۹۵۳/ت۵۴۸۵۵هـ-۱۳۹۷/‍۰۲/۲۹ هیات وزیران)
داتیک در شبکه‌های اجتماعی