رای شماره ۲۵۲ تا ۲۵۹ مورخ ۱۳۸۶/‍۰۴/۱۷ هیات عمومی دیوان عدالت اداری

کلاسه پرونده: 40، 62، 73، 93، 94، 95، 104/86

شکات: 1- شرکت فرش زمرد مشهد – شرکت تولیدی تهران تک نخ – شرکت صنعتی پاوان – شرکت فرش نگین مشهد- شرکت فرش ارمغان شیراز- شرکت ریسندگی و بافندگی صنایع پتو – انجمن صنایع نساجی ایران

موضوع:ابطال بندهای 2 و 3 بخشنامه شماره 154053 مورخ 20/12/1385 شورای عالی کار

تاریخ رای:یکشنبه 17 تیر 1386

شماره دادنامه: 252 الی 259

مقدمه: شکات به شرح دادخواستهای تقدیمی اعلام داشته‎اند، به تجویز ماده 41 قانون کار جمهوری اسلامی ایران شورای عالی کار موظف است همه ساله حداقل مزد کارگران برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع گوناگون را با توجه به ضوابط زیر تعیین کند: 1- حداقل مزد کارگران با در نظر گرفتن درصد تورم اعلام شده از طرف بانک مرکزی 2- حداقل دستمزد و بدون توجه به مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی کارهای محول شده بطوریکه زندگی یک خانواده با تعداد متوسط عایله و سایر شرایط را تامین کند. شورای عالی کار بر خلاف نص صریح ماده 41 قانون کار در بندهای 2 و 3 بخشنامه مذکور در فوق افزایش 10% برای سطوح فردی و تعیین روزانه 1250 ریال به عنوان پایه سنوات برای کارگرانی که یکسال بیشتر سابقه کار دارند تصویب نموده است. ملاحظه می‎شود این تصمیم مغایر با مصرحات ماده 41 قانون کار بوده و شورای عالی کار خارج از صلاحیت قانونی خود اقدام به اتخاذ چنین تصمیمی نموده است، اینک با تقدیم این شکایت تقاضای رسیدگی و صدور حکم بر ابطال بندهای 2 و 3 بخشنامه مذکور را داریم. سرپرست دفتر امور حقوقی وزارت کار و امور اجتماعی طی نامه شماره 38026 مورخ 20/3/86 چنین اعلام نموده است که: 1- موردی که شرکت یاد شده به آن اعتراض نموده، موضوع جدیدی برای اولین بار در مصوبه شورای عالی کار آمده باشد، نبوده و شورای مزبور در مصوبات خود از سال 1353 به بعد تاکنون همواره ضمن تعیین حداقل مزد قانونی نسبت به تعیین چگونگی تاثیر این افزایش بر سایر سطوح مزدی اقدام می‎نموده است. البته در قانون کار سابق و در ماده 41 قانون کار فعلی در خصوص تعیین تاثیر افزایش حداقل دستمزد به سایر سطوح  مزدی توسط شورای عالی کار اشاره نشده است، لکن مستند شورای عالی کار در این باره قانون «ماده واحده راجع به اجرای طبقه بندی مشاغل مصوب اسفندماه سال 1352 می‎باشد» طبق تبصره 5 ماده واحده فوق‎الذکر فوق‎الذکر که همچنان قابلیت اجرا دارد (نامه شماره 56755 مورخ 18/4/73 دفتر حقوقی و امور مجلس سابق اختیار تعیین چگونگی تاثیرات افزایش حداقل مزد قانونی به سایر سطوح مزدی به شورای عالی کار واگذار شده و باستناد تبصره مذکور از سال 1353 تاکنون شورای عالی کار نسبت به نحوه تعیین اثرات افزایش حداقل دستمزد به سایر سطوح مزدی اقدام می‎نماید. در خصوص علت تدوین و تصویب قانون مذکور جدا از قانون کار لازم به یادآوری است هر چند در تبصره ماده 22 قانون کار مصوب 1337 آمده بود که کارفرمایان ملزم به تهیه و اجرای طرح طبقه بندی مشاغل می‎باشند. ولی زمانی که تصمیم به اجرای طبقه بندی مشاغل در مورد کارگران مشمول قانون کار گرفته شد، شاید به دلیل عدم پیش‎بینی مکانیسمهای اجرایی لازم در تبصره مذکور و عدم جامعیت آن و یا به هر علت دیگر نسبت به تهیه و تدوین مقررات جامع تری در خصوص طبقه بندی جدا از قانون کار مصوب 1337 اقدام گردید که در اسفند ماه سال 1352 به تصویب رسید و بر اساس قانون مذکور اجرای طبقه بندی مشاغل در کارگاههای مشمول قانون کار از سال 1353 آغاز شد. 3- علت اختیاری به شورای عالی کار طبق تبصره 5 ماده واحده در تعیین تاثیر افزایش حداقل مزد داده شده بود ناشی از ماهیت طبقه بندی مشاغل می‎باشد. هدف اساسی از اجرای طبقه بندی مشاغل، پرداخت مزد متناسب با ارزش شغل می‎باشد تا شاغل به تناسب ارزش تعیین شده برای شغلی که تصدی آن را بر عهده دارد مزد دریافت نماید و مورد اجحاف و تبعیض در پرداخت مزد از سوی کارفرما واقع نشود که این موضوع یعنی پرداخت مزد متناسب با ارزش شغل در ماده 48 قانون کار به صورت «جلوگیری از بهره کشی از کار دیگری» آمده است. اگر چنین اختیاری در تبصره 5 ماده واحده به شورای عالی کار داده نمی‎شد و الزامی به تسری این افزایش به سایر سطوح مزدی از سوی شورای عالی کار وجود نداشت، اصولاً طبقه بندی مشاغل کارگری قابلیت اجرا نمی‎یافت و با افزایش حداقل مزد و عدم تاثیر این تغییر مزد در سایر سطوح مزدی، مزد پرداختی به کلیه کارکنان مشاغل در هر سطح شغلی که قرار داشتند یکسان باقی می‎ماند و طبقه بندی مفهومـی نمی‎داشت. حتی اگر امروز نیز ایـن اختیار از شورای عالی کـار سلب شود عملاً طبقـه بندی مشاغـل  فلسفه وجودی و قابلیت اجرایی خود را از دست خواهد داد. 4- این موضوع که در ماده 41 قانون کار به موضوع اختیار شورای عالی کار اشاره نشده است را می‎توان ناشی از پیش‎بینی آن در تبصره 5 ماده واحده دانست که قانونگذار با عنایت به پیش‎بینی اختیارات شورای عالی در تبصره فوق‎الذکر نیازی به قید مجدد آن در ماده 41 ندیده است، زیرا در حالیکه در مواد 48- 49 و 50 قانون کار اجرای طبقه بندی مشاغل کاملاً مورد تایید قانونگذار واقع و جهت جلوگیری از بهره کشی از کار کارگر اجرای آن ضروری شمرده است، چگونه قانونگذار می‎تواند نسبت به مکانیسم اساسی اجرای طبقه بندی مشاغل که همانا تعیین نحوه تاثیر افزایش حداقل مزد به سایر سطوح مزدی است بی تفاوت مانده و آن را پیش‎بینی نکند زیرا با دلایلی که در بند 3 این نامه ذکر شد اگر شورای عالی کار حداقل مزد را تعیین ولی راجع به تسری آن قدرت تصمیم گیری نداشته باشد عملاً مواد 48- 49 و 50 قانون کار بلا اثر شده و امکان ادامه اجرای طبقه بندی در کارگاه مشمول آن قانون وجود نخواهد داشت. 5- جدا از ماده 41 قانون کار و اختیارات شورای عالی کار در این مورد باید در نظر داشت که شورای عالی کار نهادی سه جانبه است که نمایندگان دولت ونمایندگان تشکلات عالی کارگری و کارفرمایی در آن عضویت دارند به این ترتیب تشکلات عالی کارفرمایی (کانون عالی صنفی کارفرمایان کشور) به عنوان قایم مقام کارفرمایان کشور در شورای عالی کار حضور داشته و قانوناً نظر و رای نمایندگان کانون عالی به منزله رای و نظر موکلین آنها (یعنی کارفرمایان کشور) است. بنابراین از جنبه حقوقی خدشه‎ای به تصمیم متخذه از سوی شورای عالی کار که کارفرما به موجب آن تقبل پرداخت تاثیر افزایش حداقل مزد قانونی به سایر سطوح مزدی را در مورد کارگران تابعه نموده باشد وارد به نظر نمی‎رسد. 6- موارد ذکر شده فوق در خصوص مزد پایه (مزد سنوات) نیز صادق بوده و قید آن در مصوبات شورای عالی کار خارج از اختیارات شورای عالی کار نخواهد بود. ضمن آنکه در آیین‎نامه اجرایی تنظیمی راجع به طبقه بندی توسط شورای عالی کار که باستناد اختیارات تفویض شده طبق همان ماده واحده فوق‎الذکر به شورای عالی کار انجام گرفته است، کارفرمایان موظف به دادن پایه (مزد سنوات) به کارگران خود در طرحهای طبقه بندی مشاغل گردیده‎اند. ضمناً لایحه قانونی مصوب 1359/1/27 شورای انقلاب پایه را به کلیه کارگران مشمول قانون کار، چه کارگاه دارای طرح طبقه بندی یا فاقد آن باشد تعمیم به تعیین پایه (مزد سنوات) اقدام  می‎نماید. هیات عمومی دیوان ‎عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رای می‎نماید.

رای هیات عمومی

به موجب ماده 41 قانون کار تعیین میزان حداقل مزد کارگران در هر سال با عنایت به عوامل مندرج در ماده مذکور به عهده شورای عالی کار محول شده است. نظر به اینکه شورای مزبور با استفاده از مسیولیت واختیار قانونی مربوط در ماده فوق الاشعار مبادرت به تعیین دستمزد مورد نظر به شرح بندهای 2 و 3 بخشنامه شماره 154053 مورخ 1385/12/20 نموده است، بنابراین بندهای مذکور مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات نمی‎باشد.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری- مقدسی‎فرد

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

Powered by Froala Editor

فهرست مطالب این صفحه

مشاوره و راهنمایی

سایت حقوقی حاوی قوانین و مقررات تنقیح شده، موضوعات حقوقی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور، آراء هیات عمومی و هیات های تخصصی دیوان عدالت اداری و نظرات مشورتی

تماس بگیرید
تبلیغات
مطالب منتخب
پربازدیدها
مطالب مرتبط
داتیک در شبکه‌های اجتماعی